بررسی بازی Ratchet Clank Rift Apart .بازی Ratchet and Clank: Rift Apart از استودیو اینسامنیاک گیمز به نقاط قوت فنی خود محدود نمیشود. بلکه از آنها برای داستانگویی جذاب و ارائهی گیمپلی سرگرمکننده بهره برده است.
ریوت شخصیت فوقالعادهای است. شاید آغاز بررسی با تاکید ساده روی این نکته کمی شتابزده به نظر برسد. ولی آنچه که در وجود شخصیت ریوت (Rivet) بازی رچت و کلنک: ریفت اپارت خلاصه شده است، در سرتاسر این محصول شرح و بسط پیدا میکند. نخستین برخورد جذاب برای بسیاری از گیمرها با بازی Ratchet & Clank: Rift Apart صرفا براساس مواجهه با ظاهر این کاراکتر رقم خورد؛ موجودی که ذات طراحی آن سبب میشود که اکثر افرادی وی را بامزه یا ناز خطاب کنند. در نگاه نخست، ظاهر به مراتب بیشتر از خود ریوت بهعنوان یک شخصیت به چشم میآید.
قدم به بازی Ratchet & Clank: Rift Apart میگذاریم و گام به گام با او آشنا میشویم؛ از لمس دورادور گذشتهی نهچندان خوشی که سپری کرده است تا درک اینکه چرا و چگونه رفتارهایی بهخصوص را در موقعیتهای متفاوت از خود بروز میدهد. کمی که میگذرد، ریوت انقدر پرداخت شخصیتی درستی دریافت کرده است که دیگر ظاهر بامزه، پرجزئیات و دوستداشتنی او در پسزمینه قرار میگیرد.
آنچه که برای مدتی بیشترین توجه را به خود جلب کرده بود، صرفا حکم ابزاری برای دیده شدن هویت و ارزشهای واقعی ریوت را پیدا میکند؛ بهانهای برای استقبال از ریوت به هدف آشنایی نهایی گیمر با شخصیتپردازی ارزشمند این کاراکتر.
زمان میگذرد و بارها و بارها همین الگو را در بازی Ratchet & Clank: Rift Apart میبینیم. پورتالهایی که یک روز شبیه بهانههایی برای نمایش سرعت SSD بودند، ناگهان نقش خود را در گیمپلی نشان میدهند؛ وقتی گیمر با مبارزه با موجود یکسان در محیطهای بسیار متفاوت درک میکند که چهقدر نقشهی هر مکان بازی میتواند روی گیمپلی و تاکتیکهای او برای پیروزی تاثیر بگذارد.
جزئیات لرزشهای دوالسنس و مقاومت خاص تریگرهای آن به سرعت از یک ویژگی نمایشی فاصله میگیرند و تبدیل به اساس گیمپلی میشوند. ناگهان دیگر به جزئیات لرزشها فکر نمیکنید؛ صرفا بهلطف آنها بیشازپیش متوجه قدم گذاشتن از محیطی به محیط دیگر میشوید. پس از چند ساعت تریگرها دیگر مشغول خودنمایی نیستند. چون روی اصل ارتباط درست گیمر با سلاحهای متفاوت و آپگریدشده تاثیر میگذارند.
لحظه به لحظه نقاط قوت فنی پرشمار، جذابیتهای بصری، صدای سهبعدی دقیق و انواعواقسام مواردی که از یک بازی ویدیویی متعلق به نسل ۹ کنسولها میخواهید، نه به حاشیه که به پسزمینه میروند؛ تبدیل به چرخدندههایی برای کار کردن یک ویدیوگیم سرگرمکننده و ارزشمند میشوند. آنها خودشان را به رخ نمیکشند و اتفاقا به زیبایی در لول دیزاین سازندگان گم شدهاند. آن بازی ویدیویی که از دور شبیه یک دمو تکنیکی معرکه برای پلی استیشن ۵ به نظر میرسید، به سرعت تبدیل به یک بازی ویدیویی ارزشمند میشود. جذابیت ظاهری مخاطب را به سمت رچت اند کلنک: ریفت اپارت میکشاند.
اما این جذابیت درونی و واقعی است که گیمر را نگه میدارد. استودیو بازیسازی اینسامنیاک گیمز ورود دلچسبی به نسل جدید دارد.
حالا که دیگر وارد بازی Ratchet & Clank: Rift Apart شدهاید، فرصت همراهی با انواعواقسام جذابیتها را پیدا میکنید. شاید یک نفر در ابتدا جذب داستان شود و سپس از چالشهای حاضر در گیمپلی لذت ببرد و شاید هم یک گیمر ابتدا از نبردها لذت ببرد و بعد با ریوت، رچت، کلنک و شخصیتهای مثبتومنفی دیگر آشنا شود.
باتوجهبه پیوند قابل قبول برقرارشده بین داستان و گیمپلی بازی، شما هرگز بیعلت مشغول انجام کارهای مختلف نیستید و مدام میدانید که چرا و به چه هدفی در چه مکانی حضور دارید. در نتیجه فرقی نمیکند که مسیر برقراری ارتباط بین بازیکن با بازی Ratchet & Clank: Rift Apart کدام باشد. کموبیش در هر حالت راهی برای اتصال به بازی جدید استودیو اینسامنیاک گیمز از بخش سرگرمیهای تعاملی شرکت سونی پیدا میشود. این وسط درجههای سختی متنوع گیمپلی نیز درکنار درجهی سنی مثبت هفت سال محصول، رچت و کلنک جدید را لایق پیشنهاد شدن به طیف گستردهای از گیمرها کرده است.
یکی از خردههایی که میتوان به بازی گرفت آن است که همزمان با در نظر داشتن محترمانهی انواعواقسام گیمرها به کمک مواردی همچون پنج درجهی سختی بسیار متفاوت، همهی آنها به یک اندازه متعلق به بازی Ratchet & Clank: Rift Apart نیستند.
به بیان بهتر مثلا آسانترین درجهی سختی شاید باعث شود که حتی فردی که تا به امروز دست به یک کنترلر نزده است، بتواند بازی را تمام کند. اما به برنامهای منطقی و جالب برای ایجاد چالشهای حداقلی در مسیر او فکر نکرده است؛ چالشهایی که قدم به قدم بیشتر بازی را به او معرفی کنند و باعث افزایش تسلط وی روی گیمپلی و لذت او از بازی کردن شوند.
در آن سو سختگیرانهترین درجهی سختی را داریم که مشخص است در طراحی مراحل، در مرکز توجه تیم سازنده نبود و به همین خاطر قطعا حتی برای برخی از گیمرهای عاشق بازیهای بسیار سخت، چند مرتبه دارای سختی غیرمنطقی و خستهکننده به نظر میآید.
میان رفتن به سیارههای مختلف با شخصیتهای گوناگون و تجربهی مراحلی بعضا شبیه به یکدیگر و بعضا متفاوت، اینسامنیاک گیمز روشهای گوناگونی برای خلق سرگرمی پیدا کرده است. البته که هیچ بخشی از طراحی مرحلهی بازی را نمیتوان نو و دارای ایدههای بسیار بهخصوص دانست. اما طراحی مرحلهی آشنای مجموعه حالا به شکلی بسیار خوب پیادهسازی شده است تا بازیکن را سرگرم نگه دارد.
برخی از فعالیتهای اصلی گیمر در سری بازی رچت و کلنک، اینجا هم نقشی قابلتوجه دارند. تازه قدرت سختافزاری کنسول نسل ۹ نیز کاری میکند آنها شلوغتر و خوشجلوهتر از همیشه به نظر بیایند. بازی بارها شما را مجبور به استفاده از تمامی داشتههای خود میکند و نتیجه این است که گیمر موفق به درک ارزش تکتک تلاشهای خود برای آپگرید سلاحها شود. تازه وقتی الگوهای مبارزاتی دشمنهای متفاوت را میشناسید و از سلاح درست علیه رقیب درست بهره میبرید، لذت تجربه دوچندان به نظر میآید.
در همین حین قرار نیست تمامی موقعیتها قابل پیشبینی باشند. قطعا چند بار مقابل دشمنها در تنگنا قرار میگیرید؛ آن هم زمانیکه مهمات اصلیترین سلاح مناسب برای حمله به آن دشمن را ندارید و مدام مشغول جابهجایی و شلیک با آخرین گلولهها هستید. تازه اصلا همین که دستیابی به قویترین نسخهی تکتک سلاحها در یک دور غیرممکن به نظر میرسد، روی افزایش ارزش تکرار بازی Ratchet & Clank: Rift Apart تاثیر میگذارند.
زیرا روند کلی گیمپلی انقدر دلچسب است که برخی از گیمرها بخواهند آن را به سبکهای متفاوت امتحان کنند. در همین حین وجود دیالوگهایی که فقط در موقعیتهای بهخصوص بیان میشوند و آیتمهای جمعکردنی جذابی که گاهی گیمر برای رسیدن به آنها نیاز به استفادهی بیشتر از هوش خود دارد، افزایشدهندهی لذت تجربهی مجدد هستند.
تازه در بین مراحل اصلی که به گشتوگذار در محیط، پلتفرمینگ و مبارزهی غالبا شوتر خلاصه شدهاند، مینیگیمهای متعددی هستند که هویت خاص خود را مییابند و جذابیتهایی دارند؛ تا بازی از نفس نیافتد و گرفتار تکرار بیش از حد نشود. مراحلی که با کلنک در آنها مشغول حل پازلهای محیطی نهچندان پیچیده اما دلچسب و رضایتبخش هستیم، در هیمن گروه قرار میگیرند.
برگ برندهی اصلی طراحی مرحله در بازی Ratchet & Clank: Rift Apart را میتوان پیچیدهتر ساختن همین چالشها به شکل مرتب دانست؛ از نبردهای سخت رچت با رباتهای عظیمالجثه که نیازمند واکنش نشان دادن سریع گیمر هستند تا پازلهای قرارگرفته دربرابر کلنک که سختی آنها طی روندی منطقی افزایش مییابد. بازیکن یاد میگیرد و مقابل چالشهای پیچیدهتر قرار میگیرد و بعضا ناگهان میفهمد که قرار نیست یک روش مشخص برای انجام همهی کارها جواب بدهد!
حتی در مینیگیم ظاهرا سادهی کشتن ویروسهای سیستمهای کامپیوتری به کمک یک گلیچ، الگوی جدیتر شدن مرتب و پرکشش را میتوان دید؛ با اینکه اکثر این مراحل اختیاری هستند. گیمر درک میکند که پابهپای افزایش تسلط او واقعا چالشهای صفکشیده مقابل گلیچ هم سختتر شدند و حالا او باید عملکرد بهتری از خود نشان بدهد. بماند که چهقدر جالب این مراحل معرکه عملا داستانک خود را نیز پیدا میکنند.
در داستانسرایی بازی Ratchet & Clank: Rift Apart نیز دوستیها و دشمنیهای قدیمی، هارمونی زیبایی با روابط جدید ایجاد میکنند. شخصیتها به چالش کشیده میشوند و گاهی یک دیالوگ معرکه درحالیکه کارگردان چند ساعت برای آن پیشزمینه چیده است، ناگهان میان یک لحظهی شلوغ و پرسرعت از راه میرسد؛ به بهترین شکل ممکن و بدون آن که بر مخاطب تحمیل شود. لذتهای بازی Ratchet & Clank: Rift Apart تکهتکهشده و جدا از یکدیگر نیستند؛ همدیگر را کامل میکنند.
دیالوگی که شاید تحت تمرکز کامل بازیکن میتوانست شعاری به نظر برسد، میان غوغا به بهترین شکل ارائه میشود.
بخشی از گیمپلی که شاید در حالت عادی صرفا نسخهای از دقایق آشنای پیشین بود، به خاطر دلایل داستانی جدید شخصیتها لباسی کاملا متفاوت را میپوشد و هیجانانگیزتر به نظر میرسد. تلاش بازیکن برای گشتوگذار کامل محیط برای یافتن تمامی آیتمها، در یک سیارهی خاص منجر به بروز رفتارهایی مشخص از سوی NPCها میشود تا فضاسازی بازی قدرت بگیرد.
البته که همین نکته راجع به عملکرد فنی بازی هم صدق میکند. وقتی بازی Ratchet & Clank: Rift Apart تقریبا طی تمامی دقایق در هر سه حالت گرافیکی موجود خوش میدرخشد و دقیقا به وعدههای خود عمل میکند، معلوم است که گیمر لذت بیشتری از نکات مثبت آن میبرد. راستی اگر از من میپرسید، حتما بازی رچت و کلنک ریفت اپارت را با حالت Performance RT تجربه کنید.
زیرا هم فریمریت ۶۰ و هم بازتابهای خواستنی و دیدنی شکلگرفته براساس فناوری رهگیری پرتو (ری تریسینگ) را بهدست میآورید. تکنولوژی آپاسکیل اینسامنیاک گیمز هم انقدر خوب جواب میدهد که در این حالت کاهش رزولوشن حقیقی، تاثیر منفی جدی روی کیفیت تصویر ارائهشده به گیمر نگذارد.
به مانند بازی اسپایدرمن استودیو اینسامنیاک گیمز، اگر فقط و فقط روی خود طراحی مراحل فرعی و برخی از دشمنها همچون مینی باسها متمرکز شویم، بازی Ratchet & Clank: Rift Apart میتوانست محتواهایی بیشتر و متنوعتر از وضعیت فعلی را ارائه کند. دلایل جذابیت بازی رچت و کلنک جدید که در بالا توضیح داده شدند، هرکدام نقش خود را روی کاهش میزان به چشم آمدن این نکتهی بهخصوص دارند. اما همواره وقتی به شکل اصولی در حال ستودن یک بازی هم باشیم، باز نباید از نقاطی که محصول در آنها جای پیشرفت داشت غافل بشویم.
مجموعه بازی Ratchet & Clank با رچت اند کلنک ریفت اپارت بیشتر از همیشه به اصطلاح تبدیل به یک بلاکباستر شده است. اما این به هیچ عنوان هستهی اصلی بازی را از بین نبرد. بلکه باعث شد دقایق بیشتری در آن مشغول ماتومبهوت شدن از لذت ستپیسهای بزرگ باشیم و با اثری روبهرو شویم که حتی وقتی برخی از عناصر آن به تکرار میافتند، قدرت سازندگان در تنوعبخشی به موارد دیگر بیشتر به چشم بیاید.
زمانیکه چند دقیقه مشغول پرش دقیق از این ریل به آن ریل، ضربه زدن بهموقع به کریستالها، رفتن از یک جهان موازی به جهان موازی دیگر، شلیک به سمت دشمن، شنیدن دیالوگهای بهجا، مواجهه با کارگردانی بسیار خوب یک کاتسین و پذیرش بیشتر شخصیتهای اصلی بودهاید، شاید کمی نیاز به مرور داشته باشید؛ یادآوری تجربهای که با درگیری ذهنی، احساسی، لمسی، شنیداری و دیداری با یک بازی ویدیویی در نسل ۹ کنسولها کسب کردید. در آن لحظهی بهخصوص، بازی Ratchet & Clank: Rift Apart همان ویدیوگیم AAA پرکشش و جذبکنندهای است که دوست دارید به خیلی از بازیکنها پیشنهاد کنید.
بررسی بازی Ratchet & Clank: Rift Apart براساس تجربهی بازی روی کنسول پلی استیشن ۵ نوشته شده است