بازی های فکری و فلش, بازی های ماجراجویی

نقد و بررسی بازی South Park: The Fractured but Whole

نقد و بررسی بازی South Park: The Fractured but Whole

نقد و بررسی بازی South Park: The Fractured but Wholehttp://www.gnsorena.ir/

سریال سازی در امریکا درست برعکس کشورمان انجام می‌گیرد و تیم‌های بزرگ و حرفه‌ای سال‌ها عمرشان را تنها وقف یک پروژه می‌کنند. همین اتفاق سبب محبوبیت مجموعه‌های تلویزیونی می‌شود و سرمایه کلانی را وارد چرخه سریال سازی این کشور می‌کند. اوضاع برای انیمیشن امریکا از این فرآیند هم پیچیده‌تر دنبال می‌شود و موفق‌ترین آثار سریالی این کشور، عمری بیش از دو دهه دارند. South Park هم یکی از همین نمونه‌ها است که در سال ۱۹۹۷ توسط تری پارکر و مت استون خلق شد و تا امروز به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی سراسر امریکا شناخته می‌شود. این دو که در آن زمان هنوز ۳۰ سال هم نداشتند، با کمترین ابزار و امکانات، اثری را ساختند که مسائل و دغدغه‌های روز دنیا را از دید چهار کودک خردسال روایت می‌کرد.

با بالاتر رفتن سن این دو، هنوز طنز گزنده‌شان کمتر نشده و به واسطه حمایت همه جانبه مردم، آنها به راحتی خط قرمزها را پشت سر می‌گذارند و بدون کوچکترین ترسی، حرفهایشان را بیان می‌کنند. با این همه در دنیای بازی‌ها، South Park تا سال ۲۰۱۴ حضور چندان قدرتمندی نداشت و به خاطر عدم نظارت تری پارکر و مت استون، عناوین تولید شده فراتر از کیفیت متوسط نمی‌رفتند تا اینکه Stick of Truth از راه رسید و تمام معادلات را برهم زد. پس از موفقیت‌های این بازی، کار روی نسخه بعدی آغاز شد و کمپانی یوبی‌سافت قول داد تا بازی نهایی بهتر و بزرگتر از قبل باشد. پس از کش و قوس زیاد و تاخیرهای پی در پی، بالاخره نسخه جدید با نام فرعی The Fractured But Whole منتشر شد و حالا زمان آن رسیده که بیشتر با دنیای این دو نابغه دیوانه آشنا شویم.

اگر بازی قبلی را انجام نداده‌اید، نگران نباشید زیرا این نسخه به جز فصل آغازین، ارتباطی با آن ندارد. قضیه از زمانی کلید می‌خورد که کارتمن با آگاهی از گم شدن یک گربه و جایزه ۱۰۰ دلاری برای پیدا کردن آن، خود را در نقش یک ابرقهرمان قرار می‌دهد تا با سفر در زمان گذشته، دوستانش را از این موضوع باخبر کند. او اعتقاد دارد که اگر گربه مورد نظر پیدا شود، بودجه لازم برای تولید فیلم‌های ابرقهرمانی تامین خواهد شد و به این ترتیب می‌توان پول بیشتری را به دست آورد. با پیشرفت در طول داستان، هدف گذاری شخصیت‌ها هم بارها تغییر می‌کند و در پایان اتفاقی می‌افتد که کوچکترین ربطی به آغاز آن ندارد.

 

ابرقهرمان‌ها به شما سلام می‌کنند.

از آنجایی که کارتمن آبش با کسی توی یک جوی نمی‌رود در نتیجه دو دستگی بزرگی میان بچه‌ها ایجاد می‌شود که مدتی از زمان بازی به از بین بردن این تفرقه خواهد گذشت

مطابق معمول داستان‌های کوتاه که در اکثر اوقات، به احمقانه‌ترین شکل ممکن روایت می‌شوند، نقطه عطف به حساب می‌آیند و این موضوع در نسخه جدید بیشتر نمود پیدا می‌کند. طنز فوق العاده تری پارکر به قوت خودش باقی است و از دونالد ترامپ گرفاه تا Pokemon Go هیچکدام از تیررس او دور نمانده‌اند. دیالوگ‌ها خوب و محکم نوشته شده‌اند و در چنین زمینه‌ای ایرادی بر دست پخت جدید خالقان South Park وارد نیست. شوخی با شخصیت‌های معروف کماکان وجود دارد و این بار مورگان فریمن، بازیگر افسانه‌ای هالیوود سوژه خنده بازیکنان خواهد بود. او در طول بازی به نوعی نقش استاد کاراکتر اصلی را ایفا می‌کند و به او رازهای بقا در دنیای ساوت پارک را آموزش می‌دهد. علاوه بر او، اشارات متعددی به سلبریتی‌های دیگر از جمله Pewdiepie وجود دارد که اگر کمی دقت کنید، آنها را کشف خواهید کرد.

اگر سریال را دیده باشید، بدون شک با کاراکترهای ابرقهرمانی هرکدام از شخصیت‌های اصلی آشنایی دارید. از آنجایی که کارتمن آبش با کسی توی یک جوی نمی‌رود در نتیجه دو دستگی بزرگی میان بچه‌ها ایجاد می‌شود که مدتی از زمان بازی به از بین بردن این تفرقه خواهد گذشت. همانطور که می‌بینید، سوژه‌های بامزه و پر از نکته در طول جریان بازی به وفور یافت می‌شوند و اگر بخواهیم به تک تک آنها اشاره کنیم، از موضوع اصلی خارج می‌شویم پس یافتن نکات خاص و مخفی را به خودتان می‌سپاریم.

موتور گرافیکی Snowdrop یکی از دستاوردهای یوبی‌سافت در نسل جدید به شمار می‌رود که شماری از مهمترین بازی‌های این کمپانی فرانسوی بر پایه آن بنا شده است. از Division گرفته تا Mario+Rabbids و در نهایت همین South Park نشان می‌دهد که این موتور چقدر انعطاف پذیر است و می‌تواند خواسته‌های سازندگان را به راحتی اجرا کند. با این حال South Park برخلاف گرافیک به ظاهر کودکانه و ابتدایی خود، مشکلات گسترده‌ای دارد که نظیرش را در دیگر آثار یوبی‌سافت به کرات می‌بینیم. بارگذاری دیر‌تر بعضی از آبجکت‌ها (در این عنوان، بیشتر به لباس‌ها و یا به کل، یک کاراکتر محدود می‌شود) برای اثری با این فرمت گرافیکی اصلا قابل قبول نیست و سازندگان باید برای آن هرچه زودتر فکری کنند.

نقشه بازی گستردگی چندانی ندارد و طراحی آن بر اساس نسخه قبل صورت گرفته است. پارکر و استون در مصاحبه‌های خود بارها به دشواری ساخت آن اشاره کرده‌اند: ما سالهاست که کایل، استن، کِنی و کارتمن را می‌شناسیم و با آنها زندگی کرده‌ایم اما هیچوقت نمی‌دانستیم که فاصله خانه‌های آنها از همدیگر چقدر است و در کجای این شهر زندگی می‌کنند. این بازی فرصتی شد تا بتوانیم به مختصات دقیقی از ساوت پارک برسیم.

 

باترز و همراهانش رو جدی بگیرید؛ آنها با کسی شوخی ندارند.

متاسفانه شهر خلق شده به خاطر طولانی بودن طولش، به چند قسمت تقسیم شده که دسترسی به هرکدام، مدتی از زمان بارگذاری را به خودش اختصاص می‌دهد و همین موضوع ریتم بازی را می‌اندازد

متاسفانه شهر خلق شده به خاطر طولانی بودن طولش، به چند قسمت تقسیم شده که دسترسی به هرکدام، مدتی از زمان بارگذاری را به خودش اختصاص می‌دهد و همین موضوع ریتم بازی را می‌اندازد. به هر صورت برخی از این موارد دقیقا در نسخه قبل هم وجود داشت و به این قسمت هم سرایت کرده است هرچند که شاید بروز رسانی‌های بعد، کمی از این مدت زمان بکاهد.

در زمینه صدا و موسیقی، South Park همیشه قدرت خود را به رخ دیگر انیمیشن‌ها کشیده است که در این میان بازهم ردپای پارکر و استون مشاهده می‌شود. این دو به کمک یکدیگر، اکثر قطعات آوازی سریال را نوشته‌اند که بعضی از آنها را با تنظیمی جدید می‌توانید بشنوید تا خاطره سال‌های نه چندان دور برایتان زنده شود. در بین این قطعات، تم مربوط به مادر کایل از بقیه خاطره انگیز‌تر است که ورژن با کلام آن در نسخه سینمایی این مجموعه شنیده شده بود. جیمی دانلَپ یک بار دیگر در سمت آهنگساز وارد کارزار شده است که طرفداران سریال با او آشنایی کامل دارند. این موسیقیدان دوست داشتنی تمام شهرت خود را به واسطه همین سری به دست آورده اما در فیلم‌ها و مجموعه‌های دیگر هم به عنوان گیتاریست حضور پررنگی داشته است.

نابغه‌های دوست داشتنی صداهایشان را تا به حال به بسیاری از شخصیت‌های سریال قرض داده‌اند و طبیعی است که در چنین عنوان مهمی هم بخواهند دوباره همان نقش‌ها را تکرار کنند. در این نسخه کاراکترهایی که قبلا کمتر فرصت عرض اندام داشتند، حضور پررنگ‌تری دارند و دیالوگ‌های به مراتب بیشتری هم دارند که از میان آنها می‌توان به تیمی(دکتر تیموتی) و همچنین اسکات (کاپیتان دیابتی) اشاره کرد. این بخش هم خالی از ایراد نیست و گاهی اوقات صداها و یا موسیقی پس زمینه قطع می‌شوند.

 

مبارزه‌های بزرگ استراتژی می‌خواهند

زمانی که Stick of Truth با گیم پلی نوبتی‌اش معرفی شد، شاید کمتر روی موفقیت South Park شرط بندی می‌کرد ولی بازی نهایی آنقدر خوب و روان بود که حتی بازیکنان غیر آشنا با این ژانر را هم علاقه‌مند می‌کرد. همین فرمول با ابعادی وسیع‌تر به نسخه جدید پاگذاشته است با چند تفاوت بزرگ که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم. اگر قسمت قبل را تجربه کرده باشید، می‌دانید که علاوه بر شخصیت اصلی، تنها یک یار و یا همراه را می‌توانستید با خود در میدان مبارزه داشته باشید اما دشمنان گاهی اوقات حتی تعدادشان به عدد ۶ هم می‌رسید. این معضل در بازی مورد نظر ما به کل رفع شده است و سه هم تیمی شما را در طول نبردهای نسبتا سخت همراهی خواهند کرد.

در این نسخه کاراکترهایی که قبلا کمتر فرصت عرض اندام داشتند، حضور پررنگ‌تری دارند و دیالوگ‌های به مراتب بیشتری هم دارند

روند مبارزات هم کمی به سمت سری XCOM حرکت کرده است و با جابه‌جایی میان موانع و تغییر موقعیت، می‌توان استراتژی‌های متنوعی را ترتیب داد. برخلاف گذشته که کلاس‌های قهرمان بازی تنها به سه چهار مورد ختم می‌شد، این بار با طیفی وسیع و گسترده مواجه هستیم که هرکدامشان برای یک دسته از گیمرها جذابیت دارند. این کلاس‌ها توانایی‌های منحصر به فردی دارند که در طول بازی، سه تای آنها را به انتخاب خودتان کسب خواهید کرد. اگر هم دلتان نخواست، در هر برهه‌ای اجازه تعویض کلاستان را دارید که با مراجعه به کارتمن، این مهم به سرعت انجام خواهد شد.

یکی از عقب گردهای The Fractured but Whole به سیستم لباس‌ها برمی‌گردد که بر خلاف گذشته، هیچ تاثیری در روند مبارزات نخواهد داشت. همین حرکت سبب می‌شود تا مخاطب نیازی برای تغییر تجهیزاتش حس نکند و به نوعی هیچ کدام از طرح‌های خلاقانه سازندگان را نبیند. چنین تصمیمی در مورد سلاح‌ها هم گرفته شده است و هیچ کدام از شخصیت‌ها در طول بازی با سلاح مبارزه نمی‌کنند و صرفا به توانایی‌های شخصی خود اتکا دارند. البته قسمتی از این تصمیم به فرمت ابرقهرمانی بچه‌ها برمی‌گردد اما ای کاش یوبی‌سافت، برای ضربات، آپگرید در نظر می‌گرفت. در نقطه مقابل این ریسک بزرگ سازندگان، اسلات‌هایی قرار دارند که می‌بایست با ساخت و یا پیدا کردن Artifact، آنها را تقویت کنید. پس از رسیدن به مرتبه ۸، تعداد این اسلات‌ها افزایش نمی‌یابد و از اینجا، جستجو در محیط و یافتن دستور ساخت این تجهیزات، میزان قدرت شما را تعیین می‌کند.

برخلاف شایعات پیش از عرضه، رنگ پوست در انتخاب درجه سختی اهمیتی ندارد و به قول کارتمن، این موضوع فقط روی زندگی اجتماعی شما تاثیرگذار است؛ کنایه‌ای تلخ به مردمی که در اقصی نقاط جهان هنوز به چنین طرز فکری اعتقاد دارند. تری پارکر که این بار حتی در مقام کارگردان بازی هم ظاهر شده است، برای این موضوع ترفند جالبی دارد و آن اینکه برای به دست آوردن تمام تروفی‌ها، یک بار باید تمام بازی را با یک کاراکتر سیاه پوست به اتمام برسانید. کسانی که نسبت به این دسته از مردم احساس تنفر می‌کنند و از طرفی عاشق به دست آوردن تروفی هستند، باید چیزی در حدود ۱۵ تا ۲۰ ساعت را با چنین شخصیتی بازی کنند!

در نهایت باید گفت که South Park جدید از بسیاری جهات نسبت به قبل پیشرفت داشته است و می‌توان آن را دنباله‌ای خوب و آبرومندانه برشمرد. اگر نسخه Deluxe Edition را خریداری کنید، می‌توانید نسخه قبلی را هم به صورت رایگان روی سخت افزارهای نسل هشتم داشته باشید. اگر به زبان انگلیسی تسلط دارید و از طنز انتقادی لذت می‌برید، در خرید The Fractured but Whole تردیدی به دلتان راه ندهید.

کانال رسمی گیمنت سورنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *