بازی, بازی های استراتژیک, دسته بندی بازی ها

نقد و بررسی بازی This War of Mine The Last Broadcast

استودیو ۱۱ Bit را می‌توان یکی از استودیوهای خوش آتیه‌ای دانست که می‌تواند در سال‌های آینده بازی‌های قوی تر و شاید هم متنوع تری بسازد. اگر مطالب اخیر این سایت را دنبال کرده باشید، قطعا با Frostpunk آشنایی دارید، یک بازی استراتژیک به سبک بقا که هم نسخه اصلی آن و هم بسته الحاقی بازی توسط بنده در این وبسایت به رشته تحریر درآمده‌اند. اما به غیر از Frostpunk و بسته‌های الحاقی‌اش، This War of Mine یکی دیگر از محصولات جذاب ۱۱ bit studios بوده که اتفاقا این بازی نیز در سبک بقا است و البته به شکلی متفاوت و داستانی که شاید جالب تر باشد! نقد و بررسی نسخه اصلی This War of Mine را نیز می‌توانید در آرشیو مطالب گیمفا پیدا کنید و برای آشنایی بیشتر با این بازی آن را مطالعه کنید هر چند که در مطلبی که درحال مطالعه آن هستید، سعی شده تمام اطلاعات لازم از بازی را در اختیار شما کاربران عزیز قرار دهیم و هم شما را با بازی بیشتر آشنا کنیم و هم جدیدترین بسته الحاقی بازی This War of Mine را مورد بررسی قرار دهیم.

عنوان Frostpunk که اتفاقا طرفداران زیادی را هم توانست برای خود دست و پا کند، افراد زیادی را با استودیو ۱۱ bit آشنا کرد. این استودیو لهستانی در سال ۲۰۱۴ هم یک بازی جالب در سبک بقا با عنوان This War of Mine را منتشر کرد. به غیر از این دو بازی و DLC‌هایشان که توسط ۱۱ bit توسعه داده شده و منتشر شده‌اند بازی‌های دیگری را  هم می‌توانید در کارنامه استودیو لهستانی پیدا کنید. عناوینی چون Moonlighter و Beat Cop که البته ساخت آن‌ها بر عهده سازندگانی دیگر بوده و ۱۱ bit studios صرفا نقش منتشر کننده بازی را ایفا کرده‌اند به همین خاطر، بهتر است به این بازی‌ها زیاد نپردازیم و بیشتر تمرکز خود را روی Frostpunk و This War of Mine بگذاریم. This War of Mine که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد تاکنون روی پلتفرم‌های مختلفی در دسترس بوده که PS4، Xbox One و Microsoft Windows از مهم ترین این پلتفرم‌ها محسوب می‌شوند. این بازی حتی در گوگل پلی نیز قابل دسترسی است و به غیر از کاربران اندروید، حتی کاربران آی او اس نیز می‌توانند از استور مربوطه، این بازی را تهیه کنند. در مجموع This War of Mine بازی قابل قبولی بود و توانست حتی نظر منتقدین سخت گیر را نیز به خود جلب کند. لازم به ذکر است که نمره نهایی نسخه آی او اس این بازی ۹۰ است! این بازی هم مثل Frostpunk از چند اپیزود تشکیل شده که سازندگان اپیزود دوم بازی را به زودی منتشر خواهند کرد. Father’s Promises نام اپیزود اول بازی بود که هنوز هم می‌توانید آن را تجربه کنید و اپیزود بعدی The Last Broadcast نام دارد که البته هنوز در فاز بتا بوده و به صورت رسمی منتشر نشده است منتهی سازندگان این اپیزود را نیز در اختیار گیمفا قرار داده‌اند و ما نیز به صورت کامل به بررسی این اپیزود خواهیم پرداخت.

با ما در نقد و بررسی استوری جدید بازی This War of Mine با نام The Last Brodcast همراه باشید

ابتدا مختصر نسخه اصلی بازی را بررسی کنیم تا اگر احیانا از تجربه آن بازمانده‌اید، این مطلب پکیجی کامل از بازی This War of Mine برای شما باشد. برخلاف بسیاری از بازی‌های AAA، مدرن و پرطرفدار این روزها، عنوان This War of Mine جنگ را واقعا همان طور که هست جلوه می‌دهد. اگر نسخه Homefront را تجربه کرده باشید، از آن بازی نیز می‌توانید زشتی‌های واقعی جنگ را ببینید، عنوانی که البته متاسفانه، خیلی زود به فراموشی سپرده شد. اغلب در بازی‌های دیگر، رشادت‌ها و دلاوری‌های قهرمانان بازی حواس بازیکن را از جنگ پرت کرده و صرفا به کشتن دشمنان و پیشبرد مراحل فکر می‌کنند. Homefront سنت شکنی کرد و اگرچه در کل نتوانست انتظارات را به عنوان یک بازی سطح بالا برآورده کند اما روی واقعی جنگ را نشان داد. This War of Mine نیز پنجره‌ای رو به واقعیت جنگ بود که به لطف سبک و سیاقش، حتی بهتر از Homefront حقایق را بازگو کرد. به طور خلاصه در This War of Mine که نسخه فارسی آن هم موجود است، شما کنترل چندین کاراکتر را بر عهده خواهید داشت و این افراد هر کدام گذشته‌ای  برای خود دارند، گذشته‌ای که روی تکه‌هایی کاغذ کهنه حک شده است و بازیکن می‌تواند آن‌ها را بخواند. هر شخصیت حرفه خاصی داشته و ” هر که را بهر کاری ساخته‌اند ” داستان بازی در شرایطی اتفاق می‌افتد که عده‌ای بازمانده در خرابه‌ای در وسط میدان جنگ برای بقا تلاش می‌کنند. این افراد باید بتوانند خود را از خطراتی مختلفی نجات دهند. تیر و تفنگ و گلوله و سرباز دشمن تنها خطرات شما در این بازی نخواهند بود. در آغاز بازی تنها سه شخصیت Bruno، Marko و Pavle هستند که مثلا Pavle خیلی خوب می‌تواند بدود و Bruno در آشپزی ماهر است. در ادامه بازی نیز کاراکترهای دیگری را پیدا خواهید کرد که بازی درباره آن‌ها نیز توضیحات کافی را ارائه داده است. البته در مورد گذشته شخصی آن‌ها، شاید خیلی هم کنجکاو نباشید. در واقع تمام چیزی که بازیکن بدان احتیاج دارد توانایی هر کاراکتر است که در بازی می‌تواند به خودش و اعضای دیگر تیمش کمک کند. روایتگر قصه بازی تا حد زیادی خودتان هستید و با تصمیماتی که می‌گیرید در نهایت مشخص می‌کنید که چه کسانی زنده بمانند و چه کسانی قربانی شوند.

این در حالی است که داستان The Last Broadcast اگرچه مضمونی مشابه دارد اما روایتگر زندگی‌های دیگریست. Malik و Esma شخصیت‌های آغازین بازی هستند و در یک ایستگاه رادیویی متروکه زندگی می‌کنند، جایی که زمانی محل کار Malik بوده و وی هنوز هم به کارش وفادار است. هر روز صبح از خواب بیدار می‌شود و اخبار را به گوش آخرین بازماندگان شهر می‌رساند، اخباری که گاهی اوقات سرنوشت ساز هستند و می‌توانند زندگی مردم را نجات دهند. این مرد که از لحاظ فیزیکی وضعیت چندان مطلوبی ندارد تنها می‌تواند اخبار را مخابره کند و انتظار دیگری نباید از وی داشت. از سوی دیگر Esma زنی است که به همراه Malik در این ایستگاه رادیویی به گذران شبانه روز مشغول است. وظیفه او کاملا متفاوت با همسرش است و برخلاف Malik، Esma شب ها به دنبال غذا، دارو، منابع و خلاصه وسایل بدرد بخور می‌گردد و همچنین اخبار را برای همسرش بازگو کرده تا Malik این اخبار را به گوش مردم برساند. این دو فرزندی به نام Adam هم دارند که زمان آغاز جنگ، به عنوان سرباز نام نویسی کرده است و در طول بازی نیز هیچ صحبتی راجع به وی نمی‌شود. البته در طول مراحل مختلف، متوجه می‌شوید که Esma برای تنها پسرش نگران است اما چیزی که سرنوشت Adam را مشخص کند در بازی گفته نمی‌شود. The Last Broadcast روایتگر داستانی ناب و غمگین است که زتشی مطلق جنگ را نشان می‌‎دهد. از من بپرسید، قطعا The Last Broadcast داستانی غمگین تر و جذاب تر نسبت به نسخه اصلی را ارائه می‌دهد.

اطلاعاتی در مورد دو کاراکتر اصلی بازی یعنی Malik و همسرش Esma. نسخه اصلی بازی از فراوانی کاراکتر بیشتری بهره می‌برد اما از لحاظ کیفیت داستانی بدون شک The Last Broadcast در سطح بالاتری قرار می‌گیرد. در نسخه اصلی هم روی کمیت کار شده هم روی کیفیت در حالی که در The Last Broadcast صرفا روی کیفیت تمرکز شده و نتیجه هم قابل قبول است.

بازی خیلی زود شما را متقاعد می‌کند که نباید از پیرمرد سالخورده و از کار افتاده‌ای مثل Malik انتظارات بالایی داشته باشید. کسانی که قبلا This War of Mine را تجربه کرده‌اند، در جریان هستند که هر شخصیت نقشی را در بازی ایفا خواهد کرد و وظایفی را بر دوش خود خواهد داشت. تقسیم این وظایف بر عهده خود بازیکن است. البته در اپیزود The Last Broadcast قضیه کمی متفاوت است چون Malik عملا کار خاصی را نمی‌تواند انجام دهد و کوچکترین وظایف داخل و خارج ایستگاه رادیویی بر عهده همسر او، Esma خواهد بود. تنها کاری که Malik می‌تواند آن را به درستی انجام دهد گرفتن اخبار جدید و مهم از منابع مختلف و رساندن این اخبار به گوش شهروندان آواره شهر است. مهم‌ترین منبع خبری Malik همسرش است که در طول اکتشافات خود، اخبار جدید را برای Malik بازگو می‌کند و او نیز همین لطف را در حق شهروندان انجام می‌دهد.  به جز این مهم، Malik در انجام دادن هر کار دیگری ناتوان است. وی حتی نمی‌تواند احتیاجات مادی خود را برطرف کند و در موارد مهمی مثل غذا خوردن یا رسیدگی به زخم‌ها نیز به همسرش Esma احتیاج دارد. از این رو هرگاه کنترل اسما را در دست می‌گیرید سعی کنید مراقب Malik هم باشید. هدف اول و آخر شما در بازی The Last Broadcast زنده ماندن برای مدت طولانی است و در این راه مشکلات زیادی سر راهتان قرار خواهند گرفت. بزرگترین چالش شما در Frostpunk مقابله با سرما بود و نگرانی از بابت مهاجمین خارجی نداشتید، در This War of Mine اما چالش‌های متنوع تری را باید از پیش رو بردارید. به طور کلی The Last Broadcast هم مثل دیگر بخش‌های بازی، اکشن نیست اما برای مقابله با سربازها باید آماده باشید. به جز این، باید بتوانید در صورت مریض شدن، سلامتی خود را بازیابید اگر زخمی شوید هم به بانداژ احتیاج پیدا خواهید کرد. رفتارهای Esma و Malik چندان از واقعیت دور نیستند، آن ها به خواب کافی احتیاج دارند، این را نیز باید مهیا کنید. موارد دیگری هم در بازی هستند که در اولویت‌های بعدی شما قرار خواهند گرفت اما مهم ترین نکته و چالش برانگیزترین مشکل شما در بازی، مشکل غذا خواهد بود. در همان ابتدای بازی در کنار منابع مختلفی که در ایستگاه رادیویی متروکه پیدا می‌شوند، مقداری غذا هم پیدا خواهید کرد که با ارفاق قادر هستند کفاف ۵ الی ۷ روز Malik و Esma را بدهند. از این مدت محدود به بعد، باید راهی برای پیدا کردن و جمع آوری غذا هم پیدا کنید. منابع غذایی نسبت به دیگر منابع در محیط‌های مختلف بازی کم یاب تر هستند و باید در مصرف آن‌ها صرفه جویی کنید. در کنار عکس کاراکترهای بازی، احتیاجات آن‌ها نوشته می‌شود و زمانی که به غذا احتیاج دارند، واژه Hungry با رنگ قرمز کنار عکس شخصیت مشخص است. اجازه ندهید که واژه Starving جایگزین Hungry شود و در عین حال، زمانی که به غذا احتیاجی نیست، آن را هدر ندهید. از ویژگی‌های بازی This War of Mine و همین طور اپیزود جدید The Last Broadcast یاد خواهید گرفت که از حداقل منابع حداکثر استفاده را ببرید. اگر اقتصادی فکر کنید زنده می‌مانید و در غیر این صورت شانسی نخواهید داشت.

زمانی که به پایان هر شب می‌رسید، مشخص می‌کنید که Esma و Malik چه کار باید انجام دهند. تکلیف Malik البته روشن است و وی باید بخوابد اما در مورد Esma شما چند انتخاب پیش رو دارید. حالت بی دردسر شما این است که اسما هم بخوابد همچنین می‌توانید وی را بیدار نگه دارید تا نگهبانی دهد. در صورتی که او نگهبانی ندهد احتمالش بالاست که دزد به ایستگاه رادیویی زده و مقداری از منابع شما را بدزدد. همچنین می‌توانید او را به نقاط خاصی از شهر فرستاده و منابع جدید را با او به ایستگاه رادیویی بیارید. هنگامی که بازی را آغاز می‌کنید تنها یک تخت در محیط بازی وجود دارد و هر شب فقط یک نفر می‌تواند روی تخت بخوابد اما با جمع آوری مواد لازم می‌توانید تخت جدید بسازید و برای هر دو نفر جای خواب گرم و نرم ایجاد کنید. Esma طی گشت و گذارهایش در محیط با افراد مختلفی در تعامل خواهد بود که سربازها از مهم‌ترین این افراد به شمار می‌روند. آن‌ها به هیچ وجه نباید Esma را در محیط ببینند، بنابراین بدون این که دیده شوید باید راه خود را به داخل اتاق‌های مختلف پیدا کنید، منابع مورد نیاز را داخل کوله پشتی خود جا بدهید و به ایستگاه برگردید. شب‌هایی که Esma در ایستگاه رادیویی نیست مشابه شب‌هاییست که وی خواب است; در هر دو صورت ممکن است مقداری از منابع شما به سرقت بروند. علاوه بر پیدا کردن آیتم‌های جدید و مورد نیاز، Esma اخبار جدید را برای همسرش Malik می‌آورد و او نیز این اخبار را پخش می‌کند. نکته مهم این جاست که این کار فقط از دست Malik بر می‌آید و احتمالا تنها کاریست که Esma در انجام آن ناتوان است. بقیه کارهای شما به عنوان بازیکن در The Last Broadcast وابسته به Esma خواهد بود. حتی زمانی که Malik گرسنه است و به غذا احتیاج دارد، این Esma است که برای وی از طبقه پایین غذا می‌آورد. چند روزی یک بار، یک NPC آواره درب ایستگاه رادیویی را زده و برای داد و ستد مزاحمتان خواهد شد. البته آیتم‌های جالبی دارد اما این آیتم‌ها همیشه کارامد نیستند و معمولا شامل منابع حیاتی نمی‌شوند. در واقع نمی‌توانید خیلی جدی روی این شخص حساب کنید. بهترین راه پیدا کردن منابع، فرستادن Esma به نقاط مختلف شهر جنگ زده است و البته در همین حین باید مراقب باشید تا وی گرفتار سربازان نشود. اگر او به ضرب گلوله کشته شود، Malik نیز به احتمال زیاد دست به خودکشی خواهد زد.

برخلاف Malik، همسرش هر کاری را می‌تواند به شکل درست انجام دهد. Malik به خاطر مشکلات فیزیکی‌اش نمی‌تواند کمک زیادی به همسرش کند و شما هم باید در تمام طول بازی با Esma راهی برای ادامه زندگی پیدا کنید. نکته جالب راجع به Malik وفاداری اش به شغلش است. او همچنین امید زیادی دارد و برخلاف شرایط جسمی‌اش از نظر ذهنی مرد ضعیفی به نظر نمی‌رسد.

کم کم که با روند بازی آشنا شوید، چیزهای جدید را فراخواهید گرفت، البته این مسئله ممکن است بعد چند بار شکست در زنده ماندن رخ دهد! تقریبا تمام منابعی که Esma پیدا می‌کند اگر به درستی مورد استفاده قرار بگیرند می‌توانند کمک شایانی در بقای این زوج سال خورده داشته باشند. به مرور یاد می‌گیرید که مثلا برای زنده ماندن به غذا نیز احتیاج پیدا خواهید کرد پس باید اجاق گاز بسازید. اجاق گاز تنها یک مثال است و چیزهای دیگری هم هستند که برای راحتی کار Esma و Malik مورد استفاده قرار خواهند گرفت. زمانی که وارد محیط جدیدی می‌شوید و در این محیط سرباز وجود دارد، باید مخفیانه به راه خود ادامه دهید. خوشبختانه بی صدا حرکت کردن یکی از توانایی‌های Esma است و به این ترتیب می‌توانید روی وی حساب کنید. اگر یک بار روی محلی که می‌خواهید Esma را به آن جا بفرستید کلیک کنید او به صورت مخفیانه به راه خود ادامه می‌دهد و کسی هم متوجه وی نمی‌شود اما اگر دو بار کلیک کنید Esma سرعتش را زیاد کرده و بنابراین احتمالش بالاست که صدای پایش توسط سربازان شنیده شود. این آپشن تنها زمانی می‌‎تواند مورد استفاده قرار بگیرد که اسما قصد فرار از محدوده را داشته باشد. بیشتر درها در محیط‌های جدید قفل هستند و اسما برای باز کردن این درها به یک قفل شکن احتیاج خواهد داشت. نکته مثبت این است که قبل از شروع کاوش در محیط جدید، بازی از شما می‌خواهد که آیتم‌هایی را که لازم دارید را در کوله خود گذاشته و با خود به محدوده مورد نظر ببرید. طبیعتا نباید قفل شکن را فراموش کنید! دقت کنید که کوله خود را خیلی پر نکنید چون در این صورت اسما نمی‌تواند منابع کافی با خود به ایستگاه برگرداند.

تمام چیزهایی که به دست می‌آورید را باید جدی بگیرید! حتی قبل از پختن غذا هم باید موارد مورد نیاز غذا را داشته باشید، به همین دلیل است که باید سعی کنید تا جایی که ممکن است هر شب اسما را به مناطق جدید فرستاده و آیتم‌های جدید پیدا کنید. عنوان This War of Mine به خودی خود یک شبیه ساز واقعی بقا بعد از جنگ است و The Last Broadcast نیز از این رویه پیروی می‌کند. به طور کلی گیم پلی بازی نسبت به نسخه اولیه و اصلی بازی تفاوت چندانی ندارد و تمرکز سازندگان بیشتر بر روی روایت داستانی جدید و درگیرکننده بوده است. ایده‌ای بدون شک عالی که به نحو احسن هم پیاده سازی شده است. البته گیم پلی بازی با وجود تمام نکات مثبتی که دارد، بی نقص هم نیست. در وهله اول تنوع بازی به شدت پایین است و بعد از چند ساعت بازی کردن، دیگر هیچ چیز جدیدی نیست که بخواهد برایتان تازگی داشته باشد. کل بازی خلاصه شده در تعاملات دو شخصیت اصلی با دیگر NPC‌ها و جمع کردن منابع بیشتر برای ادامه زندگی. از ابتدا تا انتهای بازی به همین منوال می‌گذرد و برخلاف بسیاری از بازی‌های موفق روز، بعد از تنها دو الی سه ساعت تجربه بازی، دیگر چیز جدیدی را نخواهید دید. دیگر محصول استودیو لهستانی ۱۱ bit یعنی Frostpunk توانسته بود تا حد زیادی این معضل را حل کند. در Frostpunk بعد از چند ساعت، چیزهای جدیدی را در بازی می‌دیدید و اتفاقات تازه‌ای برای جامعه شما رخ می‌داد. فعالیت‌های جدید و چالش‌های جدید! گرچه Frostpunk نیز در همین زمینه بدون مشکل نبود و به طور مفصل در مورد آن بازی هم در نقد مربوط به خودش صحبت کردیم اما به مراتب شرایط مطلوب تری نسبت به This War of Mine و همچنین The Last Broadcast داشت. تمامی فعالیت‌های شما در This War of Mine بعد از مدتی حالتی یکنواخت پیدا کرده و فقط محیط‌ها تغییر کرده و روزهای زندگی شما افزایش پیدا می‌کند. بنابراین حق دارید که بیش از چند ساعت پای این بازی وقت نگذارید و زود از آن خسته شوید. و اما مشکل دیگر بازی که اتفاقا با مشکل Frostpunk نیز مشترک است، عدم وجود تغییر آن چنانی در بسته الحاقی جدید نسبت به نسخه اصلی و قدیمی بازی است. البته مجددا Frostpunk در این زمینه عملکرد بهتری داشته و تا حدی توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد. طبیعتا انتظار نمی‌رود که یک DLC بتواند کلیات یک بازی را تغییر دهد اما تا این حد شبیه بودن به نسخه اصلی هم چیزی نیست که کاربر بتواند با آن کنار بیاید. مشخص است که تمرکز سازندگان روی روایت داستانی جدید بوده است، ولی این هم چیزی نیست که بتواند انتظارات بازیکن را پایین آورده یا برای بازیکن قابل توجیه باشد. به غیر از این دو نکته منفی که البته مشکلات کوچکی هم نیستند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفته یا کوچک شمرد This War of Mine The Last Broadcast مشکل خاص دیگری ندارد و در بقیه زمینه‌ها عملکردی عالی یا دست کم قابل قبول و راضی کننده دارد.

مهم ترین منبع خبری بازماندگان شهر Malik و ایستگاه رادیویی‌اش و مهم ترین منبع Malik همسر اوست. Esma آن چه که می‌بیند را به گوش Malik می‌رساند و او هم این اخبار را منتشر می‌کند.

طبیعتا تهیه و ساخت یک بازی دو بعدی کار ساده‌تری نسبت به ساخت یک بازی جهان باز است! این موضوع بدیهی است و This War of Mine به طور کلی یک بازی دو بعدیست. فکر می‌کنم شما هم با بازی‌های دو بعدی خاطرات خوبی برایتان تداعی شود، عناوینی مثل همسایه جهنمی که هر بازی‌باز کهنه کاری با این سری بازی‌ها آشنایی دارد. البته تفاوت مشهودی میان بازی مذکور با This War of Mine وجود دارد و آن هم متفاوت بودن اتمسفرهاست! به همان اندازه که همسایه جهنمی یا به بیان تخصصی تر Neighbours from Hell از محیطی شاد و خنده دار بهره می‌برد و می‌تواند اوقاتی خوش را برایتان رقم بزند، This War of Mine برعکس محیطی پژمرده و تاریک را به تصویر می‌کشد و دنیای پس از جنگ را به زبان خود بازگو می‌کند. از این نظر ۱۱ bit توانسته شاید حتی فراتر از انتظارات عمل کند و دقیقا واقعیت را در معرض نمایش قرار دهد. بدین ترتیب شما در محیطی غم زده باید به تلاش برای بقا ادامه دهید و هر روز به دنبال منابع بیشتر برای ادامه زندگی باشید. از سوی دیگر، نکته‌ای که می‌خواهیم از قلم نیفتد بیشتر مربوط به بخش داستان پردازی بازی می‌شود ولی چون ارتباط بسیار نزدیکی با محیط بازی دارد، در این قسمت آن را ذکر می‌کنیم. Malik، شخصیت مرد بازی و گوینده رادیو، همان کسی که هیچ کاری جز خبر رساندن و خبر گرفتن را نمی‌تواند انجام دهد، مردی به شدت امیدوار و وفادار به شغلش است. او هنوز هم امید دارد که مردمی هستند که صدای وی را بشنوند و به واسطه اخباری که به آن‌ها می‌رساند، جان عده ای بی سرپناه نجات پیدا کند. Malik نمونه بارز کسی است که به “در نومیدی بسی امید است” اعتقاد دارد. حضور چنین شخصیتی در چنین محیطی، نشان از توانایی بالای سازندگان در روایت داستان و طراحی شخصیت‌ها دارد.

عنوان This War of Mine The Last Broadcast از مشکلات فنی هم رنج نمی‌برد و در مجموع بازی با کیفیتی است. شاید با کمی کنکاش و ریزبینی بتوانید ایرادهای جزئی را پیدا کنید اما هرگز فراموش نکنید که این بازی، یک بازی مستقل است و نسخه اصلی آن هم در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. نقاط قوت و ضعف This War of Mine و Frostpunk تقریبا مشابه هستند و Frostpunk هم در زمینه طراحی هنری می‌تواند بازیکن را متحیر کند; همان زمینه‌ای که در پاراگراف بالا در موردش صحبت کردیم. و اکنون با وجود چنین اتمسفر و فضاسازی، استفاده از بهترین موسیقی‌های ممکن سبب می‌شوند که This War of Mine The Last Broadcast به یک بازی کاملا خاص و منحصر به فرد تبدیل شود که پا فراتر از صرفا یک کانسپت گذاشته و بازیکن را با روند بازی همراه می‌کند. این بازی، توانایی کشاندن بازیکن به دنیای خود را دارد و استفاده از موسیقی‎‌های مناسب و مطابق با فضا و داستان بازی در این امر کمک شایانی به این عنوان کرده است.

طراحی هنری بازی فوق العاده به نظر می‌رسد. این موضوع را در هر نقطه‌ای از شهر می‌‎توانید متوجه شوید. فضاسازی و اتمسفر بازی هر بازیکنی را می‌تواند شگفت زده کند!

تفاوت بارز و مشهودی میان استوری جدید The Last Broadcast و نسخه اولیه This War of Mine از لحاظ گیم پلی و ساختار کلی دیده نمی‌شود. به همین علت تصمیم گیری برای بازیکنان کار ساده‌ای خواهد بود، اگر از گیم پلی استوری اصلی خوشتان آمده پس به The Last Broadcast نیز علاقه مند خواهید شد. همان طور که گفته شد وجه اشتراک‌های زیادی بین Frostpunk  و This War of Mine وجود دارد و تقریبا نقاط قوت و ضعف یکسانی دارند. روایت داستانی جذاب و ایده‌ای ناب از سوی سازندگان بزرگترین امتیاز The Last Broadcast نسبت به بازی‌های مشابه است، هر چند که شاید از وجهه‌های دیگر نتواند به پای خیلی از عناوین دیگر در این سبک برسد. تصمیم خرید و تهیه کردن این بازی با خودتان است و می‌توانید این اپیزود جدید را تجربه کنید. برای طرفداران بازی‌های دو بعدی و ژانر بقا، This War of Mine تجربه‌ای است که نباید از دست داده شود. شاید بتوانید بازی‌های دیگری را هم با همین سبک و سیاق پیدا کنید اما بعید می‌دانم که بتوانید یک بازی با چنین ویژگی‌های فوق العاده و نابی را در یک پکیج کامل پیدا کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *