بیش از دو دهه است که هرگاه سخن از بازیهای پسا آخرالزمانی می شود. فرانچایز fallout همواره حرف اول را در این زمینه می زند. هر چند گاه و بیگاه شاهد عرضه عناوین مختلف در مورد فضای اخرالزمانی یا پسا اخر الزمانی بوده ایم، اما هیچ عنوانی به اندازه ی سری fallout در جذب مخاطب و کسب رضایت منتقدان موفق نبوده است. این روند تا سال ۲۰۱۰ ادامه داشت تا اینکه در این سال، فرانچایز پسا آخرالزمانی جدیدی متولد شد. Metro. نسخه اول این فرانچایز با نام Metro 2033 توسط استودیو ۴A games توسعه یافت و توسط ناشر بزرگ ان روز ها THQ خدابیامرز(خدا رفتگان شماروهم بیامرزه) منتشر شد. بازی در کشور روسیه جریان داشت. البته نه روسیه ای که ما از ان خبر داریم. روسیه ای که به علت جنگ هسته ای در سال ۲۰۱۳، به ویرانه ای تبدیل شده است. اکنون سطح زمین پرشده است از موجودات جهش یافته که بسیار وحشی و خونخوار هستند. همچنین گروه های راهزن در گوشه کنار مسکو دیده می شوند. اکنون بازمندگان در فاضلاب ها و شبکه های زیرزمینی و متروها سکونت دارند و برای بقا تلاش می کنند. همانطور که میدانید سری metro یک بازی شوتر اول شخص(FPS) بوده و تمرکز اصلی آن بر روی بقا و زنده ماندن است. شاید مهم ترین تفاوت این سری با دیگر فرانچایزهای FPS, همین تم بقا و زنده ماندن بازی بود. به همین دلیل میزان مهمات و تجهیزات بازی محدود است و بازیباز دائما می بایست به میزان مهمات خود و البته ماکس اکسیژن خود توجه داشته باشد و انها را مدیریت کند. Metro 2033 عملکرد قابل قبولی داشت و توانست متای بالای ۸۰ را کسب کند. سه سال بعد از این نسخه، دومین نسخه از سری Metro, در اواخر نسل هفتم منتشر شد. Metro last light. داستان بازی بسیار سیاه تر و تاریک تر شده بود و همچنین در زمینه های مختلف بازی بهبود یافته بود. این بازی هم عملکرد قابل قبولی داشت و علاوه بر کسب متای بالای ۸۰، موفق به فروش بسیار بیشتری نسبت به Metro 2033 شد. پس از Metro last light, تا مدتها خبری از این سری نبود و هواداران مشتاقانه معرفی نسخه ی بعدی این سری بودند. نسخه ای از Metro این بار با حال و هوای نسل هشتم.انتظارات بالاخره به پایان رسید و جدیدترین نسخه از سری Metro در کنفرانس مایکروسافت در E3 2017 معرفی شد…
هنوز تا زمان انتشار بازی مدت نسبتا زیادی باقی مانده است. اما با این حال در این مقاله، نگاهی کامل به این بازی مورد انتظار خواهیم داشت. اینجا باید توضیحاتی درباره ی خود مقاله بدهم. مقاله دو بخش دارد. بخش اول (انچه میدانیم) تمامی اطلاعاتی که از بازی در دسترس هست را به صورت دقیق و کامل مطرح می سازد، و در بخش دوم مقاله(انچه میخواهیم) به انتظارارات جامع گیم از عنوان نامبرده میپردازیم. با گیمفا همراه باشید.
انچه می دانیم
داستانی این بار از جنس امید…
داستان و بازی در سال ۲۰۳۶، و دوسال بعد از اتفاقات نسخه Last light جریان دارد. شاهد زمینی هستیم که پس از وقوع جنگ اتمی در ۲۳ سال پیش، اکثرا به.مخروبه ای تبدیل شده است. داستان بازی همچنان روند رستگاری گونه ی نسخه های قبل را ادامه می دهد. بازیبازان در نقش Artyom جوان قرار گیرند. Artyom همراه گروهی از تفنگداران، راهی سفری دور و دراز به سمت شرق دور هستند. اتفاقات بازی در طی یکسال روایت می شوند که شامل همان چهار فصل اصلی هستند. خود بازی در فصل زمستان اغاز می شود و بازیبازان ماجراجویی خود را اغاز می کنند. بنابر گفته سازندگان، بعضی از شخصیت های مکمل از نسخه های قبلی در این نسخه هم حضور خواهند داشت که در رأس انها Anna, همسر Artyom حضور دارد. بنابر گفته های سازندگان، Anna به نوعی شاید مهم ترین شخصیت فرعی بازی محسوب می شود. البته هنوز موارد دیگری از بخش شخصیت پردازی بازی Metro Exodus منتشر نشده است. برای مثال مشخص نیست ایا علاوه بر شخصیت های همراه و متحد، مثلا شخصیت هایی مهم و پرداخته شده به عنوان انتاگونیست، مثلا در نقش رییس گروه راهزنان در بازی وجود دارد یا خیر؟ به نظر می رسد داستان بازی دارای جزئیات بسیار بیشتری است اما سازندگان با منتشر نکردن اطلاعات دقیق، قصد در تازه و جذاب نگه داشتن داستان، و روایت اتفاقات در بازی دارند.
این طور که به نظر می رسد. Metro Exodus را می توان سفید ترین و امیدوارانه ترین نسخه در کل سری دانست. درواقع در این نسخه ما در نقش Artyom و همراهانش سفر دور و درازی را آغاز می کنیم، در واقع هدف، رستگاری و نجات و پیداکردن مکانی امن است تا انها بتوانند درانجا زندگی کنند و تا حد ممکن، از راهزنان و.مخروبه ها و موجودات جهش یافته دور بمانند. در همین رابطه، جان بلاچ ( jon bloch ), تهیه کننده اجرایی بازی در مصاحبه ای بت PC Gamer گفت:
بیایید برویم و در قالب بازی، یک ماجراجویی جذاب را دنبال کنیم و امیدوار باشیم که بتوانیم جایی را پیدا کنیم که بتوان به خوبی در آن به زندگی پرداخت. Metro Exodus را می توان خوش بینانه ترین عنوان در بین سه بازی سری دانست. داستانی که تمایل بیشتری برای نگاه کردن به نیمه پر لیوان دارد.
در واقعا می توان این گونه برداشت کرد که در پایان بازی، چیزهای بسیاری مشخص می شوند و تکلیف بسیاری از قضایا روشن میگردد. حتی این احتمال نیز وجود دارد که Exodus, پایان ماجراجویی های Artyom باید و در انتهای بازی، Artyom بالاخره و پس از سختی های بسیار، به رستگاری برسد. نکته جالب در مورد داستان بازی این است که امیدوارانه تر و سفید تر شدن داستان نسبت به دو نسخه قبل، علاوه بر تاثیرات واضح داستانی، بر روی لوکیشن های بازی نیز تاثیر بسیاری گذاشته است. به طوری که بر خلاف دو نسخه ی قبل که اکثریت مراحل یا در فاضلاب ها و یا در تونل ها روایت می شدند. در این نسخه طیف وسیعی از مکان ها و لوکیشن ها در بازی وجود دارد که اتفاقا بخش قابل توجهی از این لوکیشن ها مربوط به سطح زمین، و مناطق باز مختلفی می شود که این مساله، از تکراری شدن و یکنواختی مراحل جلوگیری می کند و به نوعی باعث می شود چشم مخاطب از دیدن رنگ ها و مناطق یکسان، خسته نشود. البته هنوز نکات فراوانی در رابطه با داستان، شخصیت پردازی و روایت اتفاقات وجود دارد که سازندگان از انها حرفی نزده اند، اما با این وجود، به نظر می رسد شاهد داستانی نسبتا جذاب با تعلیق بالا باشیم. هر چند برای قضاوت نهایی باید تا زمان انتشار و تجربه ی بازی صبر کرد…
نه یک عنوان خطی، نه یک عنوان جهان باز
دو عنوان قبلی سری، اکثرا در مترو و تونل های زیرزمینی مسکو جریان داستند و به همین دلیل شاهد مراحل و ماموریت هایی کاملا خطی و بدون ازادی عمل خاصی در گشت و گذار و کاوش بودیم. اما این قضیه در Exodus دچار تغییر شده است. به علت داستان متفاوت، عمیق تر و همه جانبه تر که پیش تر توضیحاتی در ان رابطه دادم. بازی گزینه های مختلفی برای کاوش، گشت و گذار و انجام فعالیتهای مختلف به بازیبازان ارائه می دهد. در واقع دیگر شاهد محیط هایی محدود و کوچک نیستیم و محدوده ی مکان ها و لوکیشن های بازی، چه از لحاظ مساحت، و چه از لحاظ جزئیات و ویژگیها، بسیار عمیق تر و کامل تر از نسخه های پیشین است. البته باید بگویم Metro Exodus یک عنوان جهان باز نیست که ازادی عمل بسیار زیادی به مخاطبان بدهد و در گوشه و.کنار بازی، ماموریت های متفاوتی وجود داشته باشند، نه بلکه بیشتر طراحی مراحی عمیق تر شکل گرفته اند و گزینه های مختلفی پیش روی بازیبازان می گذارد. همچنین یک سری قسمت ها و مناطق فرعی برای کاوش، گشت و گذار و صد البته کسب آیتم ها و مهمات اضافی، وجود دارد.
به معنای دیگر بازی ترکیبی از اهداف و ماموریت ها و وظایف خطی، در کنار فرصت های مختلف برای گشت و گذار و جستجو به صورت ازاد است. استفاده از هر دو عنصر، علاوه بر بیشتر کردن محتوای داستانی و عمیق تر شدن بازی، در عین حال باعث می شوند Metro Exodus همچنان به ریشهها پایبند بوده، و یکسری ویژگیهای دو نسخه قبلی را در خود حفظ کرده باشد. در واقع این عمل بسیار هوشمندانه ای است چون اگر سازندگانان میخواستند به صورت کامل Metro Exodus را به عنوانی جهان باز به همراه فرصت های متعدد برای گشت زدن و کاوش ایجاد کنند. بازی از هدف خود دور میشد و بعید نبود به سرنوشت بعضی از عناوین جهان باز یا غیر خطی دچار شود که در دام همین موضوع بزرگتر شدن جهان بازی افتادند و به جای پایبند ماندن به ریشه ها، دست به تغییری اساسی زدند که برخلاف انتظار انها، با موفقیت همراه نبود. در واقع سعی سازندگان حفط تعادل و بالانس در این زمینه خواهد بود. درمورد مکان های موجود برای کاوش و جست جو، می توان به خرابه های مسکو، بعضی مناطق بی آب و علف و خشک، مناطقی بعضا کوهستانی و موارد دیگر اشاره کرد. در واقع به نظر می رسد تنوع مراحل و لوکیشن های بازی بسیار بیشتر از گذشته است و این امر می تواند انگیزه مخاطبان را برای گردش و کاوش در محیط های فرعی و مختلف افزایش دهد. البته مشخص نیست خارج از مسکو شاهد چه مکان ها و لوکیشن هایی باشیم، اما با توجه به وجود چهار فصل مختلف، و همچنین تم ماجراجویانه داستان بازی که در واقع در قالب سفری دور و دراز روایت می شود، می توان حدس زد شاهد مناطق مختلف و جذابی در طی اتفاقات داستانی باشیم. ان چیز که به صورت کلی مشخص است، این است که بازی در کنار خط داستانی اصلی، بخش های مختلفی را جهت کاوش و جست و جو در اختیار بازیبازان مشتاق و کنجکاو، قرار خواهد داد.
سیستم جدید شخصی سازی سلاح
ازادی عمل بیشتر برای جست و جو گردش در محیط های مختلف بازی، به این معناست که بخش شخصی سازی سلاح های بازی نیز لاجرم تغییراتی به خود خواهد و دید کامل تر و جزئی تر خواهد شد. سازندگان نیز به دفعات به این نکته اشاره کردهاند که شخصی سازی سلاح ها یا اصلطلاحا Weapon Customization این نسخه، کامل تر، عمیق تر، و بسیار همه جانبه تر و جزئی تر از دو نسخه ی قبل خواهد بود. شخصی سازی سلاح ها نیز، هر لحظه و با استفاده از کوله پشتی Artyom ممکن خواهد بود. هر کدام از سلاح هایی که Artyom در اختیار دارد، از چندین جنیه و لحاظ قابل شخصی سازی هستند. مثلا هر سلاح از بعد، لوله ی اصلی، دوربین مورد استفاده، خشاب سلاح و موارد دیگر قابل تنظیم و شخصی سازی است. در طول بازی، بازیبازان با دشمنان مختلفی مواجه می شوند. از راهزنان و معمولی یا بعضا تا دندان مسلح گرفته، تا انواع و اقسام موجودات جهش یافته قدرتمند که برای بازیبازان ایجاد مشکل خواهند کرد. اینجاست که شخصی سازی سلاح ها رنگ و بوی عمل به خود می گیرد و اهمیت خود را بسیار واضح نشا می دهد. گزینه ها و اپشن های شخصی سلاح ها، برای موارد مختلف و مواجه با دشمنان متنوع در بازی قرار گرفته اند. مثلا هنگام برخورد با دشمنان انسانی، ممکن است سلاح خود را طوری از جنبه های مختلف شخصی سازی کنید که سلاح، دارای نرخ اتش و دقت بالا، ولی قدرت و آسیب رسانی کمتر باشد تا بتوانید به خوبی از پس دشمنان انسانی برآیید. از طرف دیگر همان سلاح، در مواجه با یک موجود قدرتمند جهش یافته، به نوعی تنظیم می شود که دقت پایینی داشته باشد و از دوربین هم خبری نباشد، اما در عوض قدرت و میزان آسیب تیرهای شلیک شده، بییشتر از حالت معمولی باشد. البته تنها تنوع و تفاوت دشمنان در این قسمت اهمین ندارد بلکه تا حد قابل توجهی، تفاوت در شخصی سازی به تفاوت نحوه پیشبردن گیم پلی بازی نیز مربوط میشود. برای مثال اگر بخواهید در قسمتی از بازی که دشمنان انسانی حضور دارند، کاملا مخفیانه پیش روید، طبیعتا سلاح خود را طوری شخصی سازی می کنید که کمترین صدای ممکن را تولید کند و بیشترین دقت را داشته باشد. اما نیازی نیست قدرت و آسیب تیرهای شلیک شده بالا باشد. در واقع به نظر می رسد شاهد سیستمی عمیق از بعد شخصی سازی سلاح ها خواهیم بود که در روند بازی، بسیار حیاتی و تاثیر گذار بوده و انتخاب و چینش قسمت ها و بخش های مختلف یک سلاح، گاهی می تواند به کل نتیجه نبرد را تغییر دهد. در مورد سلاح های بازی نیز باید بگویم، بر اساس انچه از سازندگان شنیده ایم و انچه در تریلر ها دیده ایم، Artyom یک زوبین (crossbow), یک شاتگان (Shotgun), یک رولور (Revolver) و یک سلاح اتوماتیک رگبار به همراه یک چاقو در اختیار دارد. البته پرواضح است که با پیشروی در مراحل بازی، سلاح های مختلف دیگری نیز در دسترس قرار گرفته، و قابل استفاده خواهند بود.
گان پلی روان تر و بهینه تر، لذت بیشتر
دو نسخه Metro 2033 و Metro last light, با این که عناوین قابل قبولی از حیث گیم پلی به شمار می رفتند و تجربهای نسبتا مطلوب و لذت بخش بودند. اما در زمینه گان پلی و مکانیزم ها و سیستم های مربوط به ان، دارای یکسری مشکلات ریز و درشت و باگهای مختلف بودند. در کنار بزرگتر شدن محیط بازی و عمیق تر شدن بخش شخصی سازی، سازندگان توجه ویژه ای به اصلاح و طراحی دوباره ی گیم پلی بازی داشتهداند. جیزی که در دو نسخه قبل زیاد به چشم می آمد، خشک بودن فیزیک گیم پلی بازی در مقایسه با عناوین هم سبک در همان سالها بود. البته درست است که ۴A games استودیویی آنچنان بزرگ نبوده و طبیعتا انتظار یک گیم پلی کامل از سوی سازندگان نمی رود، اما نمایش ها و تریلر های Exodus, کاملا نظرهارا تغییر داد و بسیاری از هواداران و افراد مشغول در این صنعت را به نوعی هایپ کرد. چیزی که در تریلر ها مشخص است این است که فیریک گیم پلی بازی، اعم از به دست گرفتن سلاح، نشانه گیری، تکان های اسلحه های متفاوت، نحوه خشاب گذاری و موارد مختلف، بسیار نسبت به دو نسخه ی قبل بهبود داشته و هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک شده است. همچنین به نظر می رسد جزئیاتی مانند صداگزاریی سلاح ها هنگام شلیک و حالت های مختلف، بهینه تر شده و حس و حال بهتری را به مخاطب منتقل می سازد. البته طبیعی است بعد از پنج سال که از نسخه ی دوم این سری می گذرد، بلاشک نسخه ی کنونی می بایست از لحاظ فیزیکی و گان پلی دچار پیشرفت شده باشد، اما مسأله ای که بسیاری از هواداران را مشتاق و منتظر نگه داشته است، این است که کیفیت گان پلی بازی(با قضاوت انچه در تریلرها دیدهایم) در مقایسه با عناوین مشابه و هم سبک چند وقت اخیر، مطلوب و راضی کننده بوده و بسیاری از طرفداران پر و پا قرص Exodus, امیدوارند سیستم گان پلی بازی و جزئیات مربوط به آن، از عناوین قدرتمند و پراوازه ی هم سبک نیز از لحاظ کیفیت و لذت منتقل شده به مخاطب، بهتر باشد و در سطح بالاتری قرار داشته باشد. نمایش های این بازی از حنبهدگیم پلی بسیار راضی کننده بوده است. البته برای قضاوت زود است و تا بازی را تجربه نکنیم، نظر قطعی دادن در مورد این بخش، غیرعقلانی به نظر می رسد. اما آن چیز که مشخص است این است که سازندگان به سختی مشغول کار هستند تا گان پلی روان، لذت بخش و البته با کم ترین حد مشکلات و باگها، به مخاطبان عرضه دارند.
طراحی مراحل متفاوت، ابزاری برای حفظ جذابیت بازی
همانطور که.چندین جای این مقاله، گاه و بیگاه اشاره کرده ام. مکان ها و مناطق مختلف و متنوعی در بازی وجود خواهند داشت تا بازیبازان بتوانند به گردش و جست و حو در این مناطق بپردازند. از مناطق کوهستانی و مرتفع پوشیده از برف گرفته، تا دشت های وسیع که پر است خرابه ها و مناطق متروکه، تا تونل های زیر زمیتی تاریک و مخوف و بسیاری از موارد دیگر. یکی از مهم ترین تغییرات و پیشرفت این نسخه نسبت به دیگر نسخه های سری، همین تفاوت در طراحی مراحل و مناطق بازی است. در دو نسخه ی قبل بسیاری از مدت زمان گیم پلی در مناطق تاریک زیرزمینی جریان داشت که پس از گذشت مدتی، مراحل از لحاظ طراحی بصری، جذابیت و کشش خود را از دست می دادند و بسیار یکنواخت و تکراری می شدند. اما سازندگان دست به تغییراتی بزرگ در این زمینه زده اند. در کنار مکان های زیرزمینی تاریک، قسمت های مختلف و متعددی نیز از مراحل در روی سطح زمین و فضای باز حریان دارند که خود همین مسأله به تنهایی موجب تنوع قابل توجه مراحل می شود. همچنین همانطور که در بخش داستاتی بازی اشاره کردم. اتفاقات بازی در فصل های مختلف سال جریان دارد و این مسأله بدین معناست که بر اساس فصل های مختلف، محیط پیرامون بازیباز رنگ و بوی متفاوتی می گیرد. از مناطق پوشیده از برف و سرما گرفته، تا قسمت های گرم و خشک بی آب و علف، تا محیط هایی نسبتا سرسبز و روشن، همگی در بازی وجود خواهند داشت. این طیف وسیع و متنوع مراحل، می تواند به شدت به جذابیت بازی کمک کند. به خصوص اینکه مدت زمان گیم پلی بازی بسیار بیش تر از نسخه های قبل است. بنابر گفتههای سازندگان، مدت زمان گیم پلی Metro Exodus, از مجموع مدت زمان دونسخه ی قبل به همراه بسته های الحاقی بیشتر است. این مساله بدان معناست که حداقل برای اتمام بازی به ۲۰ ساعت زمان نیاز خواهید داشت که البته با صرف زمان بیشتر در مناطق فرعی و قسمت های مختلف، این عدد بیشتر از این نیز خواهد شد. آن چیز که مشخص است این است که سازندکان از مراحل تکراری و مشابه نسخه های قبل فاصله گرفته، و سعی در ایجاد و خلق محیط هایی بسیار متفاوت از لحاظ ظاهری و امکاناتی داشته اند تا بتوانند کشش را در مخاطب زنده نگه دارند و تا حد امکان، او را با بازی همراه سازند.
یک دنیای خوش اب و رنگ
همانطور که احتمالا میدانید، موتور گرافیکی مورد استفاده ۴A Games در سری Metro, موتور ۴A Engine بوده است. ۴A Engine, موتور گرافیکی جدیدترین نسخه از این این سری، یعنی Exodus نیز به شمار می رود. یکی از بزرگ ترین مشکلات بازی در بخش گرافیکی در دو نسخه قبل وجود انواع و اقسام باگهای عجیب و غریب و ازار دهنده بود. از گیر کردن خود بازیباز یا دشمنان در در و دیوار گرفته تا اتفاقات و مشکلات مختلف که یکی از مهم ترین دلایل کم شدن نمرات دو نسخه ی قبل نیز بوده اند. در کنار این مشکلات فنی و گرافیکی، گرافیک دو نسخه Last light و ۲۰۳۳ از لحاظ کیفیت، اصلا تعریفی نداشته و در بهترین حالت در حد عنوانی متوسط بوده است. اما با شروع نسل هشتم و بالاتر رفتن قابل توجه کیفیت گرافیکی عناوین مختلف، انتظار همگان از استودیو ۴A games این بود تا نسخه ی جدید Metro, چه از بعد گرافیک فنی و چه هنری، متفاوت از دو نسخه قبل عمل سازد و یک بازی، با گرافیک هنری خوش آب و رنگ و جذاب به بازار عرضه کند. بعد از نمایش تریلر های مختلف بازی، بسیاری از هواداران به وجد امده و خوشحال شدند، جون آنچه که در تریلر ها دیدیم، نوید یک بازی سطح بالا از نظر گرافیکی را می دادند. در کنار فضاسازی بسیار مناسب، مناطق بسیار جذاب و خوب شکل گرفته بودند و جزئیات محیط های طراحی شده در تریلرها هم بسیار امیدوار کننده بود. البته در مورد گرافیک فنی بازی هیجگونه نظری نمی تواند داد و حتی این احتمال وجود دارد که با وجود گرافیک هنری قابل توجه، بازی از مشکلات مختلف فنی رنج ببرد. البته امیدواریم مشکلات بازی هنگام عرضه در حد حداقل بوده تا آسیبی به تجربه بازی نزند.
انچه میخواهیم…
هوش مصنوعی قابل قبول. آیا انتظار زیادی است؟
خب در بخش اول مقاله، به مرور اطلاعات جامع بازی در بخش ها و قسمت های مختلف پرداختیم. در این قسمت به بررسی مهم ترین انتظارات و خواسته ها از این عنوان می پردازیم. اولین مورد، هوش مصنوعی بازی است. چیزی که در دو نسخه ی قبل یکی از بزرگ ترین مشکلات بازی محسوب می شده است و به نوعی نقش پاشنه آشیل را ایفا می کرده است. هوش مصنوعی دو نسخه قبل بسیار ضعیف و پراز مشکلات ریز و درشت بود. از کاورگیری های پراشتباه و غیرمنطقی گرفته، تا عدم شناخت و رؤیت بازیباز از فاصله بسیار نزدیک و موارد این چنینی. این مسأله شاید یکی از مهم ترین نگرانی های هواداران در ارتباط با نسخه ی جدید محسوب می شود. در واقع ترس آنها از این است که در حالی که بازی از بعد گرافیکی، آزادی عمل و گیم پلی، لذت بخش و درجه یک باشد اما مشکلات هوش مصنوعی به تجربه بازی به شدت آسیب برساند. به شخصه امیدوارم که حداقل هوش مصنوعی دشمنان و سربازان در حد معقول بوده، و شاهد دشمنانی به ظاهر هوشنمد اما در باطن گیج و احمق نباشیم. به خصوص اینکه عنصر مخفی کاری در گیم پلی بازی نقش مهمی ایفا می کند و مخفی کاری، رابطه تنگاتنگی با کیفیت هوش مصنوعی در هر بازی دارد. امیدوارم هوش مصنوعی بازی دچار مشکلات دو نسخه قبل نبوده، و به تحربه بازی لطمه ای نزند.
فریم ریت ثابت
یکی دیگر از مشکلاتی که بسیاری از بازیهای امروزه، چه کوچک و چه بزرگ با آن دست پنجه نرم می کنند. همین مشکلات مربوط به افت فریم در بازی و اکثرا در مناطق شلوغ و پر جزئیات است. در دو نسخه قبل فریم ریت در حد خوبی ثابت بود و آنچنان شاهد مشکل خاصی نبودیم. اما، با پیشرفت چشم گیر بازی از لحاظ طراحی و گرافیک هنری، این نگرانی خود به خود پیش می آید که ایا در برخی از صحنه ها بهخصوص لحظات درگیری با دشمنان، ایا بازی از افت فریم رنج خواهد برد؟ یکی از بزرگترین و مهم ترین خواسته های هواداران و حتی خود سازندگان. دست یابی به فریم ثابت در همه ی لحظات گیم پلی بازی است. البته سازندگان قول داده داند تمامی تلاش خود را انجام دهند تا بازی با کمترین میزان مشکلات مختلف از جمله افت فریم، عرضه شود. احتمالا پس از عرضه نیز شاهد اپدیت هایی باشیم که به پایداری هر چه بیشتر بازی کمک کنند. اما در هر حال امیدواریم این مشکل بزرگ، که در بسیاری ار عناوین مطرح نیز دیده می شود، گریبان گیر Metro Exodus نشود.
شخصیت پردازی مناسب
یکی دیکر از مشکلاتی که این سری همواره با آن دست و پنجه نرم می کرده است. ضعف در طراحی و پرداخت شخصیتهای مختلف، به خصوص شخصیت های فرعی بوده است. موضوعی که بسیاری از منتقدان در رابطه با دو نسخه قبل این سری بدان اشاره کرده بودند. شخصیت پردازی مناسب شخصیتها، چه مثبت و چه منفی، باعث واقع گرایانه تر شدن داستان بازی شده، و حس و حال بهتری را به بازیبازان ارائه می کند. همانطور که در ابتدای مقاله هم به ان اشاره کردم، تعدادی از شخصیت های نسخه قبل در این بازی نیز حضور خواهند داشت که در رأس انها همسر Artyom, یعنی Anna قرار دارد. پرداخت مناسب شخصیت ها در طی روند بازی، می تواند مخاطب را بسیار بیشتر به داستان بازی نزدیک کند و او را با ماحراحویی های شخصیت های اصلی همراه سازد. نکته دیگر که اهمیت دارد این است که اگر شخصیتی نچشب و سطحی باشد، اکثرا گوش دادن به صحبت ها و دیالوگ های او نیز برای بازیبازان خسته کننده خواهد بود و به همین دلیل ممکن است بازیبازان مواردی از داستان را متوجه نشوند. در رابطه با شخصیت پردازی و جزئیات مربوط به ان، تقرییا هیچ اطلاعاتی از سوی سازندگان منتشر نشده و تنها می توان امیدوار بود که نویسندگان، وظیفه خود را به نحو احسنت انجام داده باشند.
تنوع بالای دشمنان غیرانسانی
یکی دیگر از مواردی که سازندگان در دو نسخه قبل می توانستند عملکرد بهتری در آن داشته باشند. تنوع دشمنان غیر انسانی، یا همان موجودات جهش یافته ناشی از انفجارات هسته ای بود.البته منظور من این نیست که سازندگان در زمینه تنوع طراحی دشمنان ضعیف یا ناامید کننده عمل کرده اند، نه بلکه منظور من این است که پتانسیل بسیار بیشتری در زمینه طراحی دشمنان وجود دارد. به خصوص این که سازندگان محدویت خاصی را در این زمینه ندارند بنابراین می توانند با استفاده از خلاقیت تیم طراحی، موجوداتی متنوع، جذاب از لحاظ ظاهری و سرگرم کننده از بابت سیستم حمله و دفاع طراحی کنند. در نمایش های مختلف بازی تاکنون شاهد چندین نوع از موجودات بازی بوده ایم که طبیعتا تعدادی از آنها در نمایش های بازی حضور نداشتند و تا زمان تجربه ی بازی برای دیدن بقیه آنها باید صبر کرد. مورد دیگر، سیستم های مختلف حمله، دفاع یا عقب نشینی هیولاها و موجودات بازی است که به شخصه امیدوارم شاهد حملاتی مشابه و تکراری از سوی دشمنان و موجودات مختلف نباشیم بلکه هر موجودی با طراحی منحصربفرد، از لحاظ نوع حمله، سرعت و قدرت نیز متفاوت باشد تا کاملا حسی متفاوت و جذاب در هر رویارویی با هر گروه از دشمنان به بازیباز منتقل شود. البته بنابر انجه میدانیم، به احتمال بسیار زیاد، در این زمینه سازندگان عملکرد مثبت و بسیار قابل قبولی بهجای بگذارند و انتظارات را برآورده سازند.
سخن پایانی:
Metro Exodus عنوانی بسیار مورد انتظار طرفداران عناوین آخرالزمانی و همچنین طرفداران سبک FPS است. با توجه به نمایش های بازی و اطلاعات منتشر شده، این بازی یکی از مورد انتظار ترین عناوین سال محسوب شده، و بسیاری از بازیبازان بی صبرانه منتظر تجربه این عنوان هستند. در این مقاله هم به مرور اطلاعات مربوط به این بازی پرداختیم. هم برخی از انتظارات خودمان و جامعه گیم را مطرح کردیم. به شخصه امیدوارم که شاهد عنوانی جذاب، لذت بخش و سطح بالا باشیم که بتواند انتظارات را به خوبی برآورده سازد…