چرا خرید بازیهای دیجیتالی برای صنعت گیم مفیدتر است؟
مقایسهی بازیهای دیجیتالی و فیزیکی یک بحث دیرینه و پرتکرار است که عموما گیمرها را به دو دسته تقسیم میکند. برخی حس مالکیت و قابلیت تعویض نسخهی فیزیکی را ترجیح میدهند و برخی نیز قابل دسترس بودن و راحتی نسخهی دیجیتالی را اولویت خود قرار دادهاند
. این سوال که کدام نسخه برای خرید بهتر است، تماما به اولویتهای شخصِ خریدار بستگی دارد و هدف از این مقاله نیز پاسخ دادن به آن نیست. در این مقاله قصد داریم، کمی از چارچوب فکری و دغدغههای شخصی خود فراتر رویم و مسئلهی خرید دیجیتالی یا فیزیکی بازیها را در مقیاس بزرگتری مورد بررسی قرار دهیم. مقیاسی که ناشرها، توسعهدهندگان و حتی توزیعکنندگان را نیز در بر بگیرد و چشماندازی گسترده و جامعتر از وضعیت خرید و فروش بازیها را برایمان به تصویر بکشد.
زمانی که اقدام به خرید یک عنوان ۶۰ دلاری میکنیم، معمولا بیش از هر چیز به نیازهای شخصی خود توجه کرده و روشی مناسب را با توجه به آنها، انتخاب میکنیم. اما آیا تا به حال در مورد اینکه پول باارزشِ شما پس از خرید چه بلایی بر سرش میآید، فکر کردهاید؟ طبق آنالیز و اطلاعاتی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است،
فقط ۲۷ دلار از ۶۰ دلاری که برای بازیهای فیزیکی هزینه میکنید، به ناشر بازی موردنظر میرسد و به ترتیب ۱۵ دلار به خردهفروش (فروشگاههای زنجیرهای و بزرگ مانند Gamestop و Best Buy)، ۷ دلار برای حقِ امتیاز پلتفرم، ۷ دلار ضرر از بازیهای فروخته نشده و بازگردانده شده و در نهایت ۴ دلار نیز صرف هزینهی توزیع و محتویات بازی فیزیکی میشود.
حالا که در سال ۲۰۱۷ به سر میبریم ممکن است این اعداد و ارقام طبق نیازهای بازار کمی تغییر پیدا کرده باشند و البته احتمال دارد قرارداد هر ناشر با خردهفروشان تفاوت داشته باشد اما در نهایت همهی این موارد تا به امروز در رسیدن نسخهی فیزیکی به دست مشتریان دخیل بودهاند و ابدا نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
تمام این موارد در حالی است که با فروش هر نسخهی دیجیتالی، بیشترِ مبلغ بدون واسطه به ناشر رسیده و باعث سودآوری بسیار بالاتری نسبت به نسخهی فیزیکی میشود. در واقع ما به عنوان مصرفکننده برای یک عنوان دیجیتالی یا فیزیکی، مقداری یکسان پرداخت میکنیم اما مبلغی که به ناشر و توسعهدهندگان میرسد، در نسخهی دیجیتالی به مقدار قابل توجهی بیشتر از نسخهی فیزیکی است. این ممکن است یک حقیقتِ بدیهی به نظر برسد اما روابط، تصمیمات تجاری و اثری که این حقیقت بر روی صنعت گیم میگذارد، غیر قابل انکار است.
در این شرایط اگر بخواهید کمی آیندهنگر باشید و بیش از اندازه به منفعت فعلی خود اتکا نکنید، قطعا در هنگام خرید یک بازی به فکر حمایت از توسعهدهنده و ناشر موردعلاقهی خود نیز خواهید بود. حمایتی که به ناشر نشان میدهد، شما برای محصول آنها ارزش قائل بوده و در آینده نیز دوست دارید شاهد چنین محصولاتی باشید.
گیمرها معمولا اثر خود بر روی تصمیمات ناشران را دست کم میگیرند اما مطمئن باشید، همین حمایتهای کوچک است که مسیر یک پروژهی بزرگ را مشخص میکند، سرمایهگذاران را تحتتاثیر قرار میدهد، ارزش سهام یک شرکت را بالا و پایین میبرد و در نهایت آیندهی سری موردعلاقهی شما را رقم میزند.
بارها دیده شده است که افرادی علیه یک شرکت کمپین اعتراضی برپا کردهاند اما هر روز ساعتها وقت خود را پای بازیهای همان شرکت صرف میکنند! شاید اعتراض به صورت آنلاین و جمعآوری هزاران امضا، تلنگری کوچک به شرکت موردنظر باشد اما همانطور که خرید بازیها بهترین روش حمایت است، عدم خرید بازی و خودداری از صرف وقت برای آنها نیز میتواند موثرترین روش ابراز نارضایتی باشد. به هر حال تمام ناشران عموما موفقیت را با فروش و سودی که به بدست میآورند میسنجند.
به بیانی دیگر، عنوانی که منتقدان و گیمران از آن دل خوشی ندارند اما همیشه در جدول فروش رقبای خود را پشت سر میگذارد، به راحتی میتواند از طرف ناشر یک موفقیت تلقی شود اما عنوانی که لقب شاهکار را یدک میکشد اما حتی بودجهی ساخت خود را به سختی بدست میآورد، آیندهی توسعهدهندگان خود را به خطر انداخته و ابدا نمیتواند آنرا یک موفقیت خواند.
به عنوان مثال عنوان Spec Ops: The Line که پس از سالها هنوز هم مقالاتی در وصف روایت ساختارشکن آن منتشر میشود اما همین عنوان برای ناشر و حتی توسعهدهندگان خود، یادآورِ جهنمی است که هیچوقت نمیخواهند دوباره به آن بازگشته و بر روی آن سرمایهگذاری کنند.
تمام اینها را گفتیم که به یک نتیجه برسیم: “پولی که صرف یک بازی میکنید، مهمترین فاکتوری است که میتواند بر روی آیندهی صنعت گیم، تاثیر بگذارد و اگر کوچکترین اهمیتی به آیندهی بازیها و عناوین موردعلاقهی خود میدهیم، باید به نحوهی خرج کردن آن دقت کنیم.” حالا در دسترس ترین و بهصرفهترین روش حمایت از یک ناشر میتواند تغییر اولویت خرید بازیها از فیزیکی به دیجیتالی باشد.
البته بازار دیجیتالی بازیها همین حالا هم در حال رشد بیسابقهای است و درصد بسیاری از فروش کلی را از چنگ بازیهای فیزیکی درآورده است اما هر چه زودتر به زمانی برسیم که دست تمام توزیعکنندگان و خردهفروشان را از این صنعت کوتاه کنیم، هم برای خودمان به عنوان یک گیمر و هم برای توسعهدهندگان محبوبمان مفیدتر است.
اما اگر هنوز به تاثیرات این جنبشِ دیجیتالی شک دارید و دل کندن از جعبههای شکیل و پرزرق و برقِ فیزیکی برایتان سخت است، در ادامه به تحولاتی که یک صنعتِ تمام دیجیتالی میتواند بر روی کیفیت سطح گیمینگ بگذارد، میپردازیم.
۱. ایجاد رقابت در قیمتگذاری
حالا که میدانیم عناوین دیجیتالی سود بسیار بیشتری نسبت به بازیهای فیزیکی به دست ناشر میرسانند، ممکن است سوالی اساسی برایتان به وجود بیاید: چرا قیمت عناوین دیجیتالی کمتر نمیشود یا اینکه چرا بازیهای فیزیکی قیمت بالاتری ندارند؟
جواب این سوال یکی از مهترین عواملی است که باعث میشود بیشتر از همیشه منتظر آیندهای صددرصد دیجیتالی باشیم. جواب اینکه چرا قیمت عناوین فیزیکی و دیجیتالی بصورتی غیرمنطقی یکسان است، یک کلمه است: خردهفروشان. شاید نقش خردهفروشان را دست کم گرفتهاید اما باید بگویم قدرتی که آنها در این صنعت در اختیار دارند خیلی بیشتر از چیزی است که فکر میکنید و نامِ غلطاندازِ آنها نباید مسیر فکریِ شما را منحرف کند.
اینکه قیمتگذاری یک عنوان، کاملا بر عهدهی ناشر میباشد، بدیهی است. ناشر میتواند قیمت یک بازی AAA را حتی ۱۰ دلار انتخاب کند (البته انجام اینکار احمقانه است!) اما باید قیمت نسخهی فیزیکی و دیجیتالی یکسان باشد. بدلیل اینکه خردهفروشان اجازه نمیدهند نسخهی دیجیتالی از نظر قیمت برتری خاصی نسبت به نسخهی فیزیکی داشته باشد.
اگر چنین اتفاقی میافتاد، بسیاری از مشتریان عناوین فیزیکی بدلیل قیمت کمتر به سراغ نسخهی دیجیتالی میرفتند و قسمت بزرگی از سود کلانی که خردهفروشانی مانند Gamestop به جیب میزنند، به راحتی از دست میرفت. به همین دلیل خردهفروشان چنین اجازهای نمیدهند و اگر ناشری تصمیم به مخالفت بگیرد، آنها خیلی راحت میتوانند با آن ناشر قطع رابطه کرده و دیگر بازیهای آنها را بر روی قفسههای پرمشتریِ فروشگاههای خود قرار ندهند.
قفسههایی که هنوز هم منبع اصلی فروش بازیها بوده و درصد بسیار بزرگی از سود کلی را به خود اختصاص میدهند. پس قابل درک است که در این وضعیت هیچ ناشری دست به چنین کار نزده و نمیزند. اما فکرش را کنید که با رشد بازار دیجیتالی در آینده، ۹۰ درصد سود از این طریق بدست بیاید. در همین زمان است که ناشران کمکم خود را از محدودیتهای خردهفروشان رها میکنند و با وارد کردن فضای رقابتی به شبکههای فروش دیجیتالی، انعطاف در قیمتگذاری را شاهد خواهیم بود.
فضایی که هم برای گیمرها بازیهای ارزانتری را فراهم کند و هم ناشران را به رقابت سالم و کاهش قیمت برای جلب توجه مشتری وادار کند.
فرض کنید در این فضا، شرکت Ubisoft اعلام کند که بازیهای ما به جای ۶۰ دلار، از حالا قیمتی ۵۰ دلاری خواهند داشت. به نظر شما شرکتهایی همچون Activision، Bethesda و EA، به این رویکرد بیاعتنا خواهند بود؟ نه خیر! آنها اجازه نخواهند داد که Ubisoft با قیمتی کم، توجه قشر بزرگی از گیمرها را به خود جلب کند. پس آنها نیز دست به ابتکار، کاهش قیمت و رقابت خواهند زد.
مانند صنعت خودرو، وسایل الکتریکی و غیره که همهی اقلام مشابه در بازار، قیمت یکسانی ندارند و رقابت با دیگران، حرف اول را میزند. روزی که طلسم ۶۰ دلاری به دلیل رقابت شکسته شود، برای همه روز بهتری خواهد بود.
۲. فوران بازیهای مستقل
بازیهای مستقل به لطف پیدایش پلتفرمهای دیجیتالی برای فروش بازی، در سالهای اخیر بسیار رشد کردهاند. بازیهایی که بودجه و امکانات لازم را برای همکاری با خردهفروشان و تهیهی مواد فیزیکی ندارند و فقط به شبکههایی مانند PSN، Eshop، Xbox Live و البته Steam وابسته هستند.
به همین منظور استدیوهای مستقل قشر بزرگی از گیمرها که فقط بازیهای خود را بصورت فیزیکی تهیه میکنند را از دست میدهند. قشری که میتواند با ورشکست یا محدود شدن خردهفروشان به دنیای دیجیتال روی آورده و در کنار عناوین AAA، از دنیای کمزرق و برق اما باکیفیت عناوین مستقل نیز لذت ببرد.
با اضافه شدن این قشر میلیونی به فروشگاههای دیجیتالی، سودی عظیم عایدِ توسعهدهندگان مستقل خواهد شد که نه تنها میتواند تعداد استدیوها و پروژههای مستقل را افزایش دهد بلکه سکوی پرتابی از نظر کیفی و بودجه باشد که حتی قابلیت رقابت با عناوین AAA را نیز داشته باشند.
به تازگی گوشهی چشمی از قدرت عناوین مستقل را با انتشار و به موفقیت رسیدن عنوان Hellblade: Senua’s Sacrifice مشاهده کردیم. عنوانی که با قیمت ۳۰ دلار فقط از طریق فروشگاههای دیجیتالی در دسترس است و برای قشری که فقط بازیهای فیزیکی تهیه میکنند، ابدا در دسترس نمیباشد.
همینطور عنوانی که از نظر بصری و کیفی در موقعیتی قرار دارد که حداقل نظرِ درصد کمی از این قشر را برانگیزد و آنها را به دنیای دیجیتال بکشاند. با حمایتی که گیمرها با خرید دیجیتالیِ خود از Hellblade انجام دادند، حالا استدیوهای مستقل بیشتری به موفقیت Ninja Theory به چشم یک الگو نگاه کرده و با اعتماد به نفسی بیشتر در راهی که آنها هموار کردهاند، قدم خواهند گذاشت.
۳. کمرنگ شدن خریدهای درونبرنامهای
این مورد بشدت به ناشران مختلف و البته مقدار طمع آنها بستگی دارد. برخی از ناشران هر چقدر هم که سودآوری داشته باشند، دست از اختراع شیوههای نوینی برای خالی کردن جیب گیمرها برنخواهند داشت و البته میدانیم که در هر صنعتی تعدادی شرکت وجود دارند که به غیر از پول به چیز دیگری اهمیت نمیدهند اما یک برتری عظیمی که صنعتهای پولساز دیگر دارند،
رقابت بدون محدودیت است که اجازه میدهد مردم انتخابهای بیشتری داشته و در صورت عدم احترام به مشتری و طمع فراوان از سوی یک شرکت، مردم به راحتی میتوانند به سمت شرکت مشابه و رقیب بروند. حالا صنعت گیم نیز میتواند پس از شکسته شدن طلسم ۶۰ دلاری و البته فروشی تمام دیجیتالی، از خود انعطاف قیمت نشان داده و شرکتهایی که به مشتری خود احترام میگذارند میتوانند با انتخاب قیمت مناسب برای بازیهایشان، نیت خیرخواهانهی خود را نشان دهند.
یکی از بهترین روشهای احترام به مشتری، در دسترس گذاشتن تمام محتویات یک بازی با قیمتی مشخص است حتی اگر بالای ۶۰ دلار باشد. قیمتی که بدون اما و اگر بوده و محتوای اصلی بازی را پشت نسخههایی با نام Deluxe Edition، Gold Edition یا Ultimate Edition پنهان نکند. این موارد از همان طلسم ۶۰ دلاری به وجود میآیند و البته کاملا بدیهی است که هیچ کدام از ناشران دوست ندارند اولین شرکت باشند که قیمتی بالاتر را برای محصولات خود بگذارد.
هزینهی ساخت بازیهای AAA به صورت سرسامآوری بالا رفته است و در صورت شکستن طلسم ۶۰ دلاری، انتظار بالاتر رفتن قیمت را خواهیم داشت اما خوشبختانه اگر از بین رفتن طلسم ۶۰ دلاری، با از بین رفتن بازار فیزیکی و کوتاه شدن دست خردهفروشان همزمان شود، میتوان پیشبینی کرد که نه تنها قیمت بالاتر نرفته بلکه حتی کاهش نیز بیابد.
آیندهای صددرصد دیجیتالی، با رساندن اکثریت سود محصول به خود ناشر به راحتی میتواند بهانههایی که برای اضافه کردن خریدهای درونبرنامهای آورده میشود را از بین ببرد. این میتواند بسیاری از فشارهایی که هزینهی ساخت سرسامآور بازی به وجود میآورد را کاهش داده و صنعت بازی و وضعیت توسعهی عناوین AAA را از این نوسانات حاصل از خریدهای درونبرنامهای نجات داده و بازاری متعادل را به وجود بیاورد.
بازاری که رقابت در آن گرمتر شده و قیمت هر محصول توسط ناشر و کیفیتی که بازی ارائه میدهد تصمیمگیری شود، نه قیمتی که وضعیت بازار و خردهفروشان آن را تحمیل میکنند.
مزایای مخصوص وطنی!
اگر حتی یک دقیقه در ایران زندگی کرده باشید، خودتان میدانید که بازارِ منحصربفردی داریم که بازار جهانی ابدا نمیتواند به گرد پای آن برسد! ایدههایی در اینجا عملی میشوند که فروشگاههای زنجیرهای Gamestop را حیرتزده کرده و قیمتگذاریها به نحوهای دقیق و مهندسیشده صورت میگیرد که ناشران سر به بیابان میگذارند! اینجا قیمتگذارانِ اصلی، شبهِ خردهفروشانی هستند که تمام قدرت بازار فیزیکی را در دستانشان گرفتهاند.
قیمت هر بازی طبق قوانین بینالمللیِ “هر چه پرطرفدارتر گرانتر” و “هر چه کمطرفدارتر باز هم گرانتر” تعیین میشوند! فروشنده اگر اسم بازی را نشنیده باشد، بازی لقب سفارشی گرفته و با قیمتی مخصوص به شما تقدیم میشود. و همینطور اگر اسم بازی زبانزد عام و خاص باشد، باز هم خوششانس خواهید بود که قبل از تمام شدن موجودی، با قیمتی مخصوص آن را خریداری کنید!
اگر شما نیز از این مزایای مخصوص خسته شدهاید، پس بهتر است با کمی آیندهنگری هر چه زودتر به سوی بازاری تماما دیجیتالی حرکت کنیم و بیشتر از این وقت گرانبهای متخصصان و فروشندگان داخلی را نگیریم! شاید مزایای مخصوص اینترنتی کمی قابلتحملتر باشند.
“به قلم علیرضا رزمجویی”
منبع : پردیس گیم