همه چیز در مورد استریمینگ و استریم ها.سفری به دنیای استریمینگ | از موانع و مشکلات تا موفقترین استریمرها
دنیای استریمینگ جذابیتهای زیادی دارد و البته درکنار آن با مشکلات خاص خود نیز همراه است. در این مقاله نگاهی مفصل داریم به زوایای مختلف این بخش از صنعت بازی.
بیش از ۱۰ سال از آغاز به کار سرویس توییچ (Twitch) میگذرد؛ سرویسی که دنیای بازیهای ویدیویی را برای همیشه دستخوش تغییراتی اساسی کرد و با میدان دادن به گروهی از گیمرها که قصد نمایش زندهی بازیهای خود را داشتند، کاری کرد که مفهوم استریمینگ به شکل امروزی وارد فرهنگ صنعت بازی شود.
در این سالها ماجراهای زیادی را در ارتباط با استریمینگ پشت سر گذاشتهایم و استریمرها روزبهروز در حال بهدست آوردن جایگاه بزرگتری در دنیای بازی هستند؛ بهطوریکه میتوان محبوبیت بعضی از بازیها را تا حد زیادی به همین قضیه ارتباط داد و شاید آثاری مثل بازی فورتنایت (Fortnite) بدون بهرهگیری از این ظرفیت، جایگاه فعلی خود را نداشتند.
یا مثلاً بازی Among Us که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود و کمتر کسی کاری با آن داشت، تا اینکه سال گذشته تعدادی از استریمرها و یوتیوبرها به سراغ بازی رفتند و باعث شدند نظر مردم به سمت آن جلب شده و تبدیل به یکی از بزرگترین پدیدههای این سالها شود.
در اینجا قصد داریم نگاهی داشته باشیم به زوایای مختلف دنیای استریمینگ، از پیشنیازهای ورود به آن تا سختیهای تجربهی بازی به این شکل. و درعینحال به بحث در مورد معروفترین سرویسهای استریم و محبوبترین استریمرها نیز خواهیم پرداخت؛
استریمرهایی که با ویژگیهای مختلف خود باعث جذب میلیونها نفر به این بخش از صنعت بازی شدهاند و کاری کردهاند که در ایران هم خیلیها نه فقط مخاطب آنها باشند، بلکه خود نیز تصمیم بگیرند وارد این دنیای خوش آب و رنگ شوند، بدون اینکه از قبل در جریان مشکلات آن باشند.
پیشنیازهای تبدیل شدن به یک استریمر
احتمالاً خیلی از مخاطبان دنیای استریم تصور میکنند نمایش بازی به این شکل کار خیلی سختی هم نیست و استریمر تنها به یک سیستم مناسب درکنار وبکم، میکروفن و اینترنت پرسرعت نیاز دارد و تمام! درحالیکه ماجرا به این سادگیها هم نیست و تهیهی این تجهیزات تازه آغاز کار محسوب میشود. در ادامه به پیشنیازهای اولیه برای استریمر شدن میپردازیم:
وبکم
وقتی قرار است مخاطبان ساعتها با برنامههای شما سرگرم شوند و چهرهی شما را ببینند، داشتن یک وبکم باکیفیت جزو نیازهای اساسی شما خواهد بود. مدلهای بیشماری از وبکمها را میتوان در بازار پیدا کرد، از نمونههای 4K که البته نیازی به آنها احساس نمیشود تا مدلهای 1080p/60fps که در نمونههای خوب خود با قیمت بالایی هستند و شاید بتوان مدلهای 1080p/30fps را به آنها ترجیح داد.
در مجموع همهچیز بستگی به جیب شما دارد و نسبت به سرمایهی خود میتوانید به فکر خرید مدل مناسب باشید و نیازی نیست حتماً روی تهیهی باکیفیتترین نمونهها اصرار کنید؛ چرا که تصویر شما معمولاً در ابعادی کوچک به نمایش درآمده و جزئیات خیلی بالایی را نمیطلبد.
بد نیست در اینجا به رینگ لایت هم اشاره کنیم؛ ابزاری برای کمک به بهبود نورپردازی که استریمرهای آماتور شاید نیازی به آن نداشته باشند، ولی افراد حرفهای باید به سراغ آن بروند و توسط این حلقهی نورانی، تصویر بهتری از خود در زمان استریم کردن ارائه دهند.
میکروفن
اهمیت میکروفن اگر بالاتر از وبکم نباشد، کمتر از آن هم نیست و مخاطبان شما حق دارند صدایتان را با کیفیت مناسبی بشنوند و در صورت ضعف در این بخش، ممکن است خیلی زود استریمهای شما را رها کنند. در این بخش از ماجرا هم با مدلهای متنوعی سروکار داریم، از گزینههای چند صد دلاری که حداقل در ابتدای کار استریم میتوانید دور آنها را خط بکشید تا مدلهایی با قیمتهای در محدودهی ۵۰ دلار که میتوانند در ابتدای راه انتخاب مناسبی باشند.
هدفون
هدفون وسیلهای ضروری برای استریم کردن نیست، ولی استفاده از آن بهشدت توصیه میشود. استریمر با در اختیار داشتن هدفون میتوان خیلی بهتر درون بازی غرق شده و با شنیدن تمام صداهای موجود در محیط بازی با کیفیت بالا، عکسالعمل بهتری از خود نشان داده و از پرت شدن حواس خود با صداهای خارجی جلوگیری کند.
سختافزار پی سی
نوع سختافزار پی سی شما باید با بازیای که تجربه میکنید همخوانی داشته باشد و ممکن است یک نفر با پی سی متوسطی هم بتواند به استریم کردن بپردازد و فرد دیگری نیاز به سیستمی بسیار قدرتمندتر داشته باشد. اینکه تصمیم دارید فورتنایت بازی کنید یا Call of Duty: Warzone، یا اینکه میخواهید بازی را با چه کیفیت و چه نرخ فریمی تجربه کنید، همه و همه تعیینکنندهی نوع سیستم شما هستند. ولی بهطور کلی برای جذب مخاطب باید به سراغ سختافزارهای مناسبی رفته و کیفیت بالاتری را به نمایش گذاشت.
خیلی از استریمرهای حرفهای برای نمایشهای خود از دو سیستم استفاده میکنند و یکی را به خود بازی اختصاص میدهند و دیگری هم برای کارهای مرتبط با استریم کردن. همچنین آنها از دو صفحهنمایش هم برای این کار بهره میبرند تا تمام تمرکز خود را روی یکی از صفحهنمایشها در اختیار بازی بگذارند و دیگری هم برای موارد جانبی و مرتبط با استریم مثل دنبال کردن پیامهای مخاطبان خواهد بود.
نرمافزار
برخلاف ویدیوهای از پیش آماده که کافی است آنها را روی یوتیوب و سایر سرویسها بارگذاری کنید و تمام، برای استریم کردن امکان ویرایش و تغییر در لحظه را به آن شکل ندارید. ولی نرمافزارهای جانبی مختلفی برای راحتتر کردن مراحل استریم طراحی شدهاند که از بهترین نمونهها میتوان به نرمافزار رایگان OBS Studio اشاره کرد که راهاندازی و کار با آن هم چندان پیچیده نیست.
اینترنت
میتوان بزرگترین معضل استریمرهای ایرانی را سرعت و کیفیت اینترنت دانست؛ موضوعی که از سالها قبل خود را در جنبههای مختلف زندگی ما نشان داده و همیشه با مشکلات آن دستوپنجه نرم کردهایم و در زمینهی استریمینگ، اوضاع بدتر هم میشود. چرا که برای انجام این کار نیاز به سرعت بالای آپلود دارید، آن هم در وضعیتی که خیلی اوقات در ایران برای انجام کارهای اینترنتی معمولی خود هم با مشکلات زیادی برخورد میکنیم.
میزان بیتریت در آپلود اهمیت بالایی برای استریم کردن دارد و هرکدام از سرویسهای استریم هم پیشنهادهای خاص خود را در این زمینه میدهند ولی اگر توییچ را بهعنوان مطرحترین پلتفرم در نظر بگیریم، پیشنهاد آنها برای بازی به شکل 720p/30fps برابر ۳۰۰۰ کیلوبیت بر ثانیه است. برای حالتهای 720p/60fps و 1080p/30fps برابر ۴۵۰۰ کیلوبیت بر ثانیه و برای حالت 1080p/60fps هم برابر ۶۰۰۰ کیلوبیت بر ثانیه.
به این ترتیب اگر بخواهید حداقل کیفیت را در نظر بگیرید و به سراغ حالت 720p/30fps بروید (پایینتر از این رزولوشن در روزگار فعلی واقعاً مفهوم خاصی ندارد)، باید حداقل سرعت آپلودی برابر سه مگابیت بر ثانیه داشته باشید و البته خیلی واضح است که این سرعت هرچه بالاتر باشد و اینترنت شما هرچقدر پایدارتر، اوضاع بهتری خواهید داشت.
استعداد و نوع شخصیت استریمر
تمام مواردی که به آنها اشاره کردیم، تنها نیمی از پیشنیازهای استریمر شدن را به خود اختصاص میدهند و نیمهی دیگر که اتفاقاً میتوان آن را مهمتر هم دانست، به شخصیت و حال و هوای خود استریمر مربوط میشود. این همان بخشی است که درصد بسیار زیادی از استریمرها در آن ضعف دارند و به همین دلیل به موفقیت نمیرسند.
یک نفر ممکن است به حرفهایترین وبکم و میکروفن دسترسی داشته باشد و پیشرفتهترین سختافزار و بالاترین کیفیت و سرعت اینترنت نیز در اختیارش قرار گرفته باشد، ولی در دنیای استریم با شکستی سنگین مواجه شود، چرا که شخصیت او مناسب انجام این کار نیست. استریم کردن بازیهای ویدیویی بهشدت با تولید ویدیوهای ساده از گیمپلی بازیها متفاوت بوده و استریمر باید هم استعداد ذاتی این کار را داشته باشد و هم با تمرین و پشتکار، به تدریج در این زمینه بهتر و بهتر شود.
شاید سادهترین مثال مرتبط با استریمینگ را بتوان بازیگری دانست و اغراق نیست اگر استریمرها را بازیگرانی بدانیم که در عرصهای متفاوت از دنیای فیلم و سریال فعالیت میکنند؛ بازیگرانی که باید استعداد سرگرم کردن مخاطبان را داشته باشند و بتوانند آنها را برای دقایقی طولانی یا حتی ساعتها سرگرم کرده و کاری کنند که تماشاگران لحظهای به رها کردن استریم فکر هم نکنند.
از طرف دیگر استریمر باید در انجام بازیای که به سراغش رفته هم مهارت بالایی داشته باشد. پُر انرژی بودن و سرگرم کردن مخاطب تنها در حالتی معنی پیدا میکند که نحوهی بازی کردن استریمر هم در سطح بالایی قرار داشته و بیننده ترکیبی از یک بازی زیبا و چشمنواز را درکنار یک شخصیت جذاب دنبال کند،
وگرنه تماشای استریمی که بازیکن در آن بارها و بارها شکست میخورد، تبدیل به عذاب شده و باعث رها کردن استریم میشود و از طرف دیگر دنبال کردن بازی حرفهای و سطح بالای استریمری خشک و بینمک نیز میتواند خیلی زود خستهکننده شود و در بهترین حالت باید شاهد تعادلی مناسب بین این دو بخش باشیم.
منظور از این صحبتها این نیست که اصلاً نباید به استریمر شدن فکر کرد، ولی این روزها اوضاع به شکلی شده که هم در سطح دنیا و هم ایران، خیلی از جوانان و نوجوانان (و بهتازگی کودکان) بدون داشتن پیشزمینههای قبلی و فقط در رؤیای معروف شدن یا از آن عجیبتر، بهدست آوردن ثروت از راهی آسان(!) به فکر استریمر شدن میافتند؛ افرادی که تصور میکنند تنها جلوی یک سیستم نشستن و تصویری از خود گرفتن و بازی کردن، میتواند باعث تبدیل شدن آنها به ستارههایی بزرگ شود و در نظر نمیگیرند که در حدود یک دههای که از داغ شدن دنیای استریم میگذرد،
تعداد افراد معروف این بخش از صنعت بازی خیلی پایینتر از حد تصور بوده و به ازای میلیونها نفری که تصمیم به این کار گرفتهاند، تنها تعداد اندکی به موفقیت رسیدهاند.
میتوان سری به بازیهای مختلف در توییچ زد و این قضیه را به شکل بهتری دید. مثلاً در لحظهی نگارش این متن، پربینندهترین استریم بازی فورتنایت به کانال Fresh تعلق دارد که در این لحظه حدود ۷۰۰۰ بیننده دارد. رتبههای بعدی هم به ترتیب متعلق به افرادی است که ۲۲۰۰ و ۱۷۰۰ بیننده در اختیار دارند و بعد از آن آمار همینطور پایینتر میآید و در مورد نفر یازدهم، به زیر ۱۰۰۰ بیننده میرسد.
البته در ساعات دیگر ممکن است آمار بالاتر یا پایینتر برود، ولی نکتهی مهم این است که از بین تعداد بسیار زیادی استریمر که هر ماه در حال نمایش بازی خود در سرویسهای مختلف هستند، تنها تعداد بسیار کمی به موفقیت بالایی در جذب مخاطب میرسند. ستارههای دنیای استریمینگ که جایگاه خاص خود را دارند و نمیتوان سایر استریمرها را با آنها مقایسه کرد، ولی درمیان استریمرهای معمولی هم خیلی سخت پیش میآید که فردی بتواند جایگاه خود را ارتقا داده و به مخاطبان چند هزار نفری دست پیدا کند.
تمام این صحبتها در مورد سرویسی مثل توییچ بوده که بزرگترین پلتفرم استریم را در اختیار دارد و وقتی این قضیه را در مورد سرویسهای دیگر (از جمله آپارات در ایران) در نظر بگیریم، اوضاع به مراتب سختتر هم شده و شانس موفقیت در آنها به قدری پایین میآید که خیلیها در همان هفتههای ابتدایی آغاز فعالیت خود، از این کار پشیمان شده و رهایش میکنند و درصد زیادی از اکانتهای توییچ را همین افرادی تشکیل میدهند که بعد از تنها یک بار استریم کردن، آن را رها کردهاند.
از طرف دیگر باید این نکته را هم در نظر گرفت که تبدیل شدن به یک استریمر معروف، میتواند حواشی زیادی برای فرد ایجاد کند و حتی باعث مزاحمت او از طرف مردم یا رقبا شود؛ موضوعی که از یک شوخی ساده تا انتقامی سخت را شامل میشود و یکی از عجیبترین موارد آن هم Swatting نام دارد (برگرفته از عبارت SWAT یا همان نیروهای ویژهی پلیس که برای مقابله با تهدیدهایی مثل گروگانگیری وارد عمل میشوند).
این شیوهی مزاحمت که خوشبختانه هنوز در ایران رایج نشده یا حداقل ما از آن بیخبر هستیم، به این شکل است که مخاطبان استریمر یا رقبای او موفق به پیدا کردن آدرس فرد موردنظر میشوند و سپس با تماس دروغین با پلیس و دادن اطلاعات غلط، باعث میشوند که نیروی پلیس به منزل استریمر مراجعه کند. اکثر اوقات این قضیه بدون مشکل خاصی تمام میشود و حداکثر باعث به هم خوردن استریم آن فرد شده و او مجبور میشود در اواسط بازی خود به سراغ نیروهای پلیس رفته و به آنها پاسخ دهد.
ولی متأسفانه اندک مواردی هم بوده که کار را به جاهای باریک کشانده و مثلاً در یکی از حوادثی که چند سال قبل اتفاق افتاد، به خاطر یک دعوای ساده بر سر بازی کال آو دیوتی، فردی با تماس دروغین خود باعث شد نیروهای ویژهی شهر ویچیتای ایالت کانزاس به منزل یک نفر حمله کرده و به اشتباه باعث کشته شدن این گیمر ۲۸ ساله شوند.
و حوادث دیگری هم در این سالها اتفاق افتاده که به مجروح شدن گیمرها به خاطر Swatting منجر شده است، ولی همانطور که گفتیم حداقل تا امروز در ایران با چنین مسائلی مواجه نشدهایم و امیدواریم که هیچوقت هم نشویم.
باز هم باید تأکید کنیم که این صحبتها به معنای این نیست که استریمر شدن کاری غیرممکن است، ولی باید با دید منطقی به سراغ آن رفت و اصول و مقدمات آن را رعایت کرد تا خیلی زود سرخورده و ناراحت نشد؛ مخصوصاً با درنظرگرفتن مواردی مثل شرایط اینترنت در ایران که خیلی اوقات در حالت عادی هم مشکلاتی را به همراه دارد، چه برسد به استریم کردن که کیفیت پایین اینترنت و عدم پایداری و قطع اتصال میتواند خیلی زود منجر به رها کردن استریمر توسط مخاطبانش شود.
شاید استریمر شدن ساده به نظر برسد، ولی تبدیل شدن به یک استریمر بزرگ و موافق بههیچوجه کار آسانی نیست و تعداد بالای استریمرهای یک روزه نیز همین قضیه را نشان میدهد؛ افرادی که با کلی ذوق و شوق وارد این مسیر میشوند و در همان روز اول با مشاهدهی سختیهای این کار و عدم تماشای بازی خود توسط مخاطبان، دلسرد شده و برای همیشه آن را رها میکنند.
در ایران نیز چنین گیمرهایی را زیاد داریم که حتی تحمل یک روز استریم کردن بدون مخاطب را ندارند و تصور میکنند که از همان لحظهی اول وارد میدانی خواهند شد با صدها مخاطب، و همین قضیه هم باعث میشود که خیلی زود این بخش از صنعت بازی را با خاطرهی بدی ترک کنند.
همانطور که موفقیت در رشتههای هنری مختلف نیاز به صرف وقت و تمرین درکنار استعداد ذاتی دارد، استریمر شدن را هم میتوان نوعی هنر نمایشی دانست؛ چیزی شبیه اجرای شومنها و مجریهایی که باید استعداد و شخصیت مناسب را برای این کار داشته باشند، وگرنه خیلی زود از صحنه حذف میشوند و جای خود را به افراد دیگری میدهند.
سختیها و مشکلات استریمینگ
بااینحال اگر همچنان قصد تبدیل شدن به یک استریمر محبوب را دارید، باید به موارد مختلفی توجه کنید که هرکدام نقش پررنگی در سختتر شدن کار در دنیای استریمینگ دارند و یک استریمر حرفهای مجبور است از پسِ تمام آنها بربیاید.
۱. دشواریهای حرفهای شدن در یک بازی خاص
برای تبدیل شدن به یک استریمر حرفهای، باید از همان ابتدای کار یک بازی خاص را انتخاب کنید و وقت و انرژی خود را روی آن بگذارید. چرا که اگر بخواهید مدام از یک بازی به سراغ دیگری بروید و روی یک مورد خاص تمرکز نکنید، بخشی از مخاطبان بعد از مدتی کانال شما را ترک کرده و به سراغ کانال دیگری میروند که تمرکز خود را روی بازی محبوب آنها گذاشته است.
البته استریمرهایی هم هستند که تنوع زیادی در کار خود دارند و همینطور بازیهای خود را عوض میکنند، ولی باید شخصیت خاص و منحصربهفردی داشته باشید که مخاطبان نه فقط به خاطر بازیهای دلخواه خود، بلکه بهدلیل شخصیت خودتان، کارهای شما را دنبال کنند. دارا بودن چنین شخصیت کاریزماتیکی بههیچوجه ساده نیست و بخشی اساسی از آن به ذات خود فرد برمیگردد و او باید چنین شرایطی را در خود داشته باشد و سپس تازه به فکر پرورش این مهارتهای شخصیتی پرداخته و روزبهروز پیشرفت کند.
کسب مهارت در یک بازی خاص، بستگی به استعداد گیمر و سبک بازی دارد و ممکن است پروسهای متوسط باشد یا طولانی شده و استریمر بعد از مدتی به این نتیجه برسد که حتی با صرف وقت زیاد هم نمیتواند در آن بازی بهجای خاصی برسد و مجبور است اثر دیگری را تجربه کند؛ اتفاقی که برای خیلی از استریمرها به پایان کار آنها منجر شده و تصمیم میگیرند دنیای استریمینگ را رها کرده و به سراغ بازی کردن با همان حال و هوای قبلی و بدون استرس و دغدغههای این دنیای پیچیده بروند.
۲. مواجه شدن با اتفاقات غیرمنتظره
در گذشته استریمرهای بزرگی را داشتیم که بعد از مدتی به پایان راه رسیدند، چون بازیهای دلخواه آنها به تدریج محبوبیت خود را از دست داده و کنار رفتند. با اینکه پیش از این گفتیم که باید روی یک بازی خاص تمرکز کرد، ولی این قضیه به معنای این نیست که کلاً دور سایر بازیها را خط بکشید و هیچکاری با آنها نداشته باشید. اتفاقاً بهتر است گاهی اوقات به سراغ آثار دیگری هم بروید (البته به شکل برنامهریزیشده و هدفمند) تا در صورتی که اتفاق غیرمنتظرهای افتاد و مثلاً بازی اصلی شما با کمبود محبوبیت روبهرو شد، گزینههای جایگزین داشته باشید.
این کار خیلی هم ساده نیست و نیازمند وقت گذاشتن روی بازیهای مختلف برای حرفهای شدن در آنها است. یعنی درحالیکه قرار است بیشتر زمان و انرژی خود را صرف یک بازی خاص کنید و در آن به نقطهای برسید که مخاطبان شما را با آن بازی بشناسند، باید حداقل در یک بازی دیگر نیز به مرحلهی حرفهای شدن برسید تا در صورت نیاز به سراغ آن بروید و به این راحتیها از دنیای استریمینگ حذف نشوید.
و البته این کار ریسک خاص خود را هم دارد و ممکن است بازیهای دیگری که بهعنوان آثار کمکی رو افزایش مهارت در آنها کار میکنید هم به تدریج از محبوبیت دور شوند و باز باید به سراغ اثر دیگری بروید و این پروسه شاید بارها و بارها تکرار شود و به حالت خستهکنندهای برسد.
۳. تحت تأثیر قرار گرفتن کار و زندگی به خاطر استریمهای طولانی
تبدیل شدن به یک استریمر بزرگ بدون صرف وقت و انرژی زیاد امکانپذیر نیست. استریم کردن باید برای شما تبدیل شود به یک فعالیت برنامهریزیشده و ساعتهای زیادی را به آن اختصاص دهید تا هم حرفهایتر شوید و هم مخاطبان در بازههای زمانی مختلف شما را در حال بازی کردن ببینند. در دنیای استریمرها، میانگین ۵ تا ۸ ساعت بازی در روز چیز عجیبی نیست و حتی ممکن است این میزان بیشتر از این هم بشود.
یکی از سختترین بخشهای استریم کردن به همین قضیه برمیگردد و باید تعادل مناسبی را بین ساعات و روزهای استریم کردن ایجاد کرد تا هم بیش از حد خسته نشد و هم مخاطبان خود را از دست نداد. رعایت نکردن چنین تعادل ظریفی را میتوان یکی از مهمترین دلایل خداحافظی سریع اکثر استریمرهای تازهکار دانست؛ افرادی که یا آنقدر پشت سر هم بازی میکنند که از شدت خستگی تمام انگیزههای خود را از دست میدهند و این کار را رها میکنند،
یا با اینکه خود هنوز خسته نشدهاند، باعث دلزدگی مخاطبانشان میشوند؛ چرا که قدرت سرگرم کردن آنها را در استریمهای طولانی ندارند و بینندگان آنها ترجیح میدهند پس از مدتی به سراغ موارد جذابتری بروند.
یکی دیگر از سختیهای این کار به زمانبندیهای دقیق استریمر مربوط میشود. هر چقدر با نظم بیشتری به سراغ استریم کردن بروید، مخاطبان شما نیز راضیتر خواهند بود و میتوانند برنامهریزی بهتری برای دنبال کردن کارهای شما داشته باشند.
بنابراین باید تناسب خوبی را بین کار و درس با استریم کردن برقرار کنید که آسیبی به هیچکدام نرسد و حتی خیلی وقتها از خیر سرگرمیها و تفریحات دیگر خود نیز بگذرید و مثلاً جمع دوستان خود را رها کنید تا سر ساعت استریم انجام دهید. آیا آمادهی قربانی کردن وقت و لحظات ارزشمند خود برای انجام این کار هستید؟
۴. سختیهای تبلیغ در شبکههای اجتماعی و یوتیوب
وقتی کانال خود را راهاندازی میکنید، هیچ دنبالکنندهای ندارید و مخاطبان استریمها هم به سختی از کانالهایی با صفر مخاطب استقبال میکنند. این قضیه اصلاً حس خوبی به استریمر منتقل نمیکند و بیدلیل نیست که خیلیها بعد از تنها یک بار استریم کردن، با این دنیای دلفریب خداحافظی میکنند.
ابتداییترین راه برای تبلیغ کانال را میتوان دعوت از دوستان و نزدیکان دانست.
مثلاً میتوانید از ۵ تا ۱۰ نفر از دوستان خود بخواهید که بهطور همزمان به تماشای استریم شما بپردازند و به این شکل سایر افراد هم بیشتر تشویق میشوند که سری به کانال بزنند. ولی این روش نیز همیشه جواب نمیدهد و پس از مدتی حتی دوستان نزدیک شما هم ممکن است به بهانههای مختلف از این کار دوری کنند، چرا که حوصلهی دنبال کردن استریمهای خلوت و بیهیجان را ندارند.
تأثیر شبکههای اجتماعی هم در افزایش محبوبیت کانال شما کم نیست و باید تا جای ممکن از آنها استفاده کنید. البته این کار هم نسبت مستقیمی دارد با میزان محبوبیت شما در شبکههای اجتماعی و تعداد دنبالکنندههایی که دارید. یعنی اگر در این شبکهها خیلی هم مخاطب نداشته باشید، تبلیغ نیز به جایی نخواهد رسید و تلاشی بیفایده خواهد بود.
استریمرهای متوسط به بالا میتوانند از تبلیغات پولی هم در این شبکهها استفاده کنند و به این شکل نام خود را بیشتر بر سر زبانها بیندازند، ولی چنین چیزی برای افراد تازهکار بهشدت سختتر است، مخصوصاً وقتی اوضاع اقتصادی و البته تحریمهای کشور را هم در نظر بگیریم و در این حالت تبلیغ شما بهعنوان یک استریمر تازهوارد، تقریباً غیرممکن خواهد بود.
درکنار شبکههای اجتماعی، یوتیوب هم بهعنوان بزرگترین پلتفرم ویدیوی دنیا میتواند به شما در راه تبلیغ کانال خود کمک کند. برای مثال میتوانید کلیپهایی از بازی خود تهیه کرده و با ویرایش و تدارک ویدیوهای جذاب، آنها را در یوتیوب بارگذاری کنید تا مردم بیشتر با حال و هوای کانال استریم شما آشنا شوند. ولی باز هم مثل شبکههای اجتماعی، باید از قبل در یوتیوب محبوبیت بالایی داشته باشید که این تبلیغات به جایی برسند و در غیر اینصورت، فقط خودتان را خسته میکنید و هرچقدر هم در کانال یوتیوبِ کمجان خود ویدیو بارگذاری کنید، به جایی نمیرسید.
۵. پیچیدگیهای ارتباط با مخاطبان
بزرگترین سرمایهی شما، دنبالکنندههای کانال شما هستند و باید ارتباط خوبی با آنها برقرار کنید. مخصوصاً در ابتدای کار که مخاطبان کمتری دارید، میتوانید با آنها به شکلی صمیمانهتر آشنا شده و به سؤالات این افراد پاسخ دهید و سعی کنید آنها را از یاد نبرید. مثلاً اگر در جریان یکی از استریمها، یکی از دنبالکنندههای شما گفته بود فردا امتحان دارد، فردای آن روز میتوانید از او در مورد امتحانش بپرسید و به این شکل آنها احساس میکنند که شما برای دنبالکنندههای خود احترام زیادی قائل هستید و کارهای شما را بیشتر دنبال میکنند.
برقراری چنین رابطهای با مخاطبان به این سادگیها هم نیست و نیاز به حافظهی قوی و توجه به تمام جزئیات دارد. یعنی از یک طرف باید حواس خود را به بازی داده و با دقت بالا به شکلی آن را پیش ببرید که مخاطبان لذت ببرند و از طرف دیگر هم به صحبتهای آنها دقت کنید و با آنها در تعامل باشید؛ موضوعی که شاید ساده به نظر برسد، ولی عدهی اندکی به خوبی از پسِ آن برمیآیند.
هرچقدر هم تعداد مخاطبان استریم بالاتر برود، این ارتباط سختتر شده و تمرکز استریمر را بیشتر به هم میزند و دراینمیان استریمری موفقتر عمل خواهد کرد که توانایی غلبه بر این چالش را داشته باشد.
۶. قیمت بالای تجهیزات استریم
شما به کامپیوتری نیاز دارید که کارهای مربوطبه پردازش بازی و استریم را به خوبی انجام دهد و حتی عدهای برای انجام این کار از دو سیستم استفاده میکنند؛ کاری که شاید تا مدتی پیش در ایران هم میشد راحتتر به سراغ آن رفت ولی این روزها باتوجهبه اوضاع اقتصادی و وضعیت بازار کامپیوتر، سختتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد و خرید یک سیستم مناسب هم تبدیل به کاری دشوار شده، چه برسد به استفاده از دو سیستم همزمان.
درکنار مواردی مثل وبکم، هدفون و…، یکی از مهمترین تجهیزات موردنیاز برای یک استریم خوب، میکروفن است. دست شما برای تهیهی انواع و اقسام میکروفنها باز است و میتوانید به سراغ نمونههای ارزانتر هم بروید، ولی باید این نکته را در نظر بگیرید که صدا در استریم حتی از جهاتی نسبت به تصویر مهمتر نیز بوده و مخاطبان شما حق دارند بهدنبال کیفیت صوتی بالایی در زمان مشاهدهی بازیهای شما باشند و میکروفن باکیفیت هم یعنی هزینهی بیشتر. بنابراین اگر قصد هزینه کردن در این زمینه را ندارید، بهتر است خیلی هم به موفقیت دل نبندید.
۷. دشواری رابطه با سایر استریمرها
همکاری با سایر استریمرها تأثیر زیادی در بهبود کار شما دارد. مثلاً میتوانید در پایان استریم خود، میزبان فرد دیگری باشید و مخاطبان خود را بهدنبال کردن کارهای او دعوت کنید و به این ترتیب شبکهی بزرگتری برای فعالیت خود ایجاد کنید.
البته چنین کاری به دلایل مختلف اصلاً ساده نیست. از طرفی استریمرهای مطرح شما را قبول ندارند و وارد چنین پروسهای با شما نمیشوند. و از طرف دیگر خیلی از استریمرهای همسطح شما نیز چنین کاری را انجام نخواهند داد، چرا که نگران از دست دادن مخاطبان خود و هدیه دادن آنها به شما هستند.
اگر زبان انگلیسی شما در سطح مناسبی باشد، شاید بتوانید این کار را با کمک استریمرهای خارجی انجام دهید که البته این قضیه هم سختیهای خاص خود را خواهد داشت و تفاوت ساعات شبانهروز در کشورهای مختلف و تفاوت فرهنگها میتواند این سختیها را بیشتر کند.
۸. مواجه شدن با فضایی پُر از توهین و انتقاد
فضای مجازی این روزها پُر شده از افرادی که در حال توهین و ترول کردن هستند و دنیای استریمینگ نیز از این قضایا جدا نیست. باید از همان ابتدای راه، خود را آمادهی شنیدن بدترین صحبتها کرده و صبر و تحمل خود را بالا ببرید. کافی است هنگام استریم کردن با توهین و ناسزایی مواجه شده و به آن پاسخ دهید تا فرد موردنظر انرژی بیشتری برای ادامهی حرکات زشت خود گرفته و اوضاع را خرابتر کند.
بنابراین اگر میخواهید جامعهی مخاطبان خود را به شکل سالمی حفظ کنید، باید از افتادن در دام چنین افرادی خودداری کنید.
از طرف دیگر باید به انتقادهای درست و به حقِ مخاطبان گوش داده و به آنها توجه کنید. اگر بخواهید با هر انتقادی از کوره در رفته و عصبانی شوید، استریم کردن مناسب روحیات شما نیست و خیلی زود از این کار خسته خواهید شد. ولی اگر به اعتراضها توجه کنید (البته باید قبول کرد که کار واقعاً سختی است) و نسبت به رفع ایرادات خود تلاش کنید، احتمال موفقیت شما هم بیشتر خواهد شد.
۹. مشکلات جسمی و ذهنی در صورت آماده نبودن
پیش از این از جهاتی به آمادگی ذهنی اشاره کردیم؛ از جمله نوع مواجه شدن با انتقادها و توهینها، یا به یاد سپردن دنبالکنندهها در ابتدای کار که مخاطبان کمتری دارید. در مجموع ذهن باید آمادگی بسیار بالایی برای اجرای دقایق طولانی بازی و انجام عکسالعملهای مختلف و واکنش به اتفاقات بهطور همزمان داشته باشد و این کار از عهدهی همه برنمیآید.
آمادگی جسمی هم اصلاً اهمیت کمی ندارد و وقتی در نظر بگیریم که گاهی اوقات استریمها چند ساعت طول میکشند و فرصت استراحت بسیار محدود است، داشتن بدنی آماده موضوع مهمی خواهد بود. استریمری که بخواهد برای مدت طولانی به اجرای بازی پرداخته و اطلاعی از نرمشهای مناسب و حرکات خاص برای رفع خستگی نداشته باشد، بعد از مدتی با انواع و اقسام مشکلات و ناراحتیها مواجه خواهد شد و شاید مجبور به ترک این کار شود.
بنابراین هم نرمشهای قبل از شروع کار و هم حرکاتی که در استراحتهای کوتاهمدت بین استریم انجام میدهید، کمک بزرگی به راحتتر شدن کار شما خواهند کرد و اگر اهل این چیزها نیستید، بهتر است به فکر تبدیل شدن به استریمری بزرگ نیز نباشید.
۱۰. ناامید شدن زودهنگام به خاطر انتظارات نامعقول
استریمرهای تازهکار در کشورهایی که تمام شرایط را برای پیشرفت در این بخش از صنعت بازی دارند نیز باید در ابتدای مسیر انتظارات معقول و متناسبی داشته باشند، چه برسد به شرایطی که ما با آن مواجه هستیم.
ما خیلی اوقات برای یک دانلود ساده هم به مشکل برخورد میکنیم یا ساعتها و حتی روزها با قطعیهای پشت سر هم در اینترنت مواجه میشویم، و استریم کردن در چنین شرایطی دستکمی از یک کمدی سیاه ندارد و هم اعصاب خودتان را نابود خواهد کرد و هم مخاطبان را. مخصوصاً در دورانی که روزبهروز کیفیت تصویر استریمها بالاتر میرود و اگر بخواهید با کیفیت پایینی استریم کنید، مخاطبان خارجی زیادی را از دست خواهید داد و بخش عمدهای از مخاطبان داخلی هم که ترجیح میدهند استریمهای افراد معروف را دنبال کنند.
از طرف دیگر درآمدزایی از استریم نیز باتوجهبه شرایط تحریم و مشکلاتی که داریم، عملی بهشدت سخت خواهد بود و حتی اگر به درجهای از محبوبیت برسید که مخاطبان زیادی کارهای شما را دنبال کنند، نباید انتظار داشته باشید که برندهای معتبر به سراغ همکاری تبلیغاتی با شما بیایند یا بهراحتی بتوانید ازطریق کمکهای مردمی به پول خوبی برسید. این نحوهی درآمدزایی شاید برای استریمرهای خارجی راحت باشد، ولی برای ما که به سادهترین روشهای تبادل مالی نیز دسترسی نداریم، بسیار پیچیده خواهد بود.
همهی مواردی که به آنها اشاره کردیم، دست بهدست هم میدهند تا تبدیل شدن به یک استریمر موفق به پروسهای سخت و طولانی تبدیل شود و برخلاف تصور خیلیها، کار ساده و کوتاهمدتی نباشد.
دو سال قبل هم نتایج تحقیقاتی در این زمینه منتشر شد که نشان از ناامید شدن بخش زیادی از استریمرها در همان ابتدای کار میداد. در این تحقیق که روی ۱۰۰ استریمر با مخاطبان متوسط انجام شده بود، مشخص شد که بیش از نیمی از آنها بعد از مدتی از این کار خداحافظی میکنند. استریمرهای حاضر در این تحقیق به چهار دسته تقسیم میشدند:
- گروه اول (۴۳٪): بدون ایجاد تغییر خاصی در میزان مخاطبان خود، به همان شکل به استریم کردن ادامه میدادند.
- گروه دوم (۵۴٪): بعد از مدتی از استریم کردن دلزده شده و آن را رها کردند.
- گروه سوم (۲٪ یا به عبارتی دو نفر): به تدریج با ۲۰٪ افزایش رشد در میزان مخاطبان خود روبهرو شدند.
- گروه چهارم (۱٪ یا تنها یک نفر): بعد از مدتی با ۲۵٪ افزایش رشد در تعداد مخاطبان خود روبهرو شد.
به این ترتیب در یک جمعیت آماری ۱۰۰ نفره، تنها سه نفر موفق شده بودند که تعداد بینندگان استریمهای خود را افزایش دهند و سایر افراد یا در همان محدودهی قبلی باقی مانده بودند یا بعد از مدتی این کار رها کردند، چرا که به اهداف خود نرسیده بودند.
بنابراین اصل مهم در زمان ورود به دنیای پُر پیچ و خم استریمینگ، داشتن آمادگی از جهات مختلف است؛ چه از نظر تجهیزات و اینترنت، و چه از جهت آمادگیهای ذهنی و حتی جسمی. همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم، استریمر شدن شاید ساده باشد، ولی تبدیل شدن به یک استریمر موفق و حرفهای اصلاً کار سادهای نیست و نیاز به طی کردن مراحل مختلف و پشت سر گذاشتن موانع و سختیهای متعددی دارد که باعث میشود چنین پروسهای مناسب هر فردی نباشد و تنها عدهی اندکی به سطوح بالای موفقیت در استریمینگ برسند.
بهترین سرویسهای استریم
از سالها قبل وقتی راجع به دنیای استریمینگ صحبت میکنیم، پیش از هر چیز به یاد توییچ میافتیم و این سرویس کاری کرده که رقابت برای سایر پلتفرمها واقعاً دشوار است. ولی بااینحال سرویسهای دیگری هم هستند که گاهی اوقات خود را مطرح میکنند. در اینجا نگاه کوتاهی داریم به معروفترین سرویسهای استریم دنیا.
توییچ
سرویس توییچ در سال ۲۰۱۱ آغاز به کار کرد ولی نه بدون هیچ پیشزمینهای، بلکه جاستین کان، امت شیر و دیگر مؤسسان آن از سال ۲۰۰۷ با سایت Justin.tv وارد این مسیر شده بودند (البته به شکلی محدودتر) و بعد از چند سال به سراغ تأسیس توییچ رفتند که تا همین امروز، با اختلاف بزرگترین سرویس استریمینگ بازیهای ویدیویی محسوب میشود.
توییچ که در همان سالهای اول تأسیس خود موفق به جذب میلیونها مخاطب شده بود، در سال ۲۰۱۴ با مبلغی حدود یک میلیارد دلار توسط شرکت آمازون خریداری شد و بعد از آن هم با سرعت بالایی به رشد خود ادامه داده و هرچند گاهی اوقات با حواشی مختلفی درگیر بوده (از جمله کوچ بعضی از استریمرهای معروف)، ولی تا همین امروز کمتر رقیبی برای خود میبیند.
از ویژگیهای توییچ میتوان به تنوع بسیار بالای آن اشاره کرد که باعث میشود انواع و اقسام سلیقهها را پوشش داده و درکنار دستهبندیهای مختلف برای بازیهای ویدیویی، شامل زیرمجموعههای دیگری هم میشود که البته همین قضیه هم باز حواشی خاص خود را بهدنبال داشته است.
از طرف دیگر مسئولان توییچ در این سالها سعی کردهاند درکنار ارائهی خدمات استریمینگ، کارهای دیگری هم انجام دهند؛ مثل رویداد توییچ کان (TwitchCon) که با حضور استریمرها و طرفداران آنها برگزار میشود و در آخرین دورهی خود در سال ۲۰۱۹ بیش از ۲۸ هزار شرکتکننده داشت (در سال ۲۰۲۰ به خاطر همهگیری ویروس کرونا خبری از این رویداد نبود).
در مجموع بعید به نظر میرسد که به این زودیها شاهد از دست رفتن جایگاه اول توییچ در دنیای استریمینگ باشیم؛ سرویسی که سال گذشته مردم یک تریلیون (هزار میلیارد) دقیقه استریمها و ویدیوهای آن را تماشا کردهاند، ۳۰ میلیون بازدیدکننده در هر روز داشته و بیش از هفت میلیون استریمر نیز هر ماه در آن به اجرا پرداختهاند.
یوتیوب گیمینگ
یوتیوب که با اختلاف بالاترین رتبه را در میان سرویسهای به اشتراکگذاری ویدیو دارد، در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت بخش مخصوصی را تحت عنوان یوتیوب گیمینگ تأسیس کند تا بهطور اختصاصی روی بازیهای ویدیویی متمرکز شود. دراینمیان سعی شد دنیای استریمینگ که در آن روزها در حال اوج گرفتن بود هم جایگاه ویژهی خود را در این بخش داشته باشد و به این ترتیب یوتیوب به رقیبی برای توییچ تبدیل شد.
هرچند یوتیوب در این زمینه موفقیتهایی داشته، ولی همچنان فاصلهی زیادی با توییچ دارد و هنوز هم بیشتر مخاطبان به یوتیوب به چشم یک سرویس پخش ویدیو نگاه میکنند، نه پلتفرم استریم.
همین قضیه هم باعث شده که با وجود حضور استریمرهای معروفی مثل DrDisRespect در این سرویس، بیشتر شاهد معروفیت یوتیوبرهایی باشیم که با ویدیوهای از پیش ضبط شده در آنجا فعالیت میکنند؛ از فلیکس شلبرگ یا پیودی پای (PewDiePie) که رکورد بیش از ۱۰۰ میلیون دنبالکننده را به نام خود ثبت کرده و گاهی اوقات هم بهطور زنده به اجرای برنامه میپردازد تا افرادی مثل انگری جو (Angry Joe) که به سراغ بررسی بازیهای ویدیویی به شکلی متفاوت میروند.
فیسبوک گیمینگ
در سال ۲۰۱۸، شاهد راهاندازی فیسبوک گیمینگ توسط غول شبکههای اجتماعی بودیم تا به این ترتیب فیسبوک هم از رقبا جا نمانده و وارد این بازار عظیم شود. آنها از همان ابتدا تلاش زیادی کردند تا با جذب بعضی استریمرهای معروف، کیفیت پلتفرم خود را بالا ببرند و افرادی مثل جرمی وانگ (DisguisedToast) و گونزالو باریوس (ZeRo) را وارد پلتفرم خود کردند.
با وجود اقدامات مختلف فیسبوک در این زمینه، آنها هم مثل یوتیوب فاصلهی زیادی با توییچ دارند و بعید است به این زودیها به جایی برسند. ولی روزبهروز در حال کاهش فاصلهی خود با یوتیوب هستند و سرعت رشدی بالاتر از این رقیب خود دارند که نشان میدهد درصورتیکه مسئولان یوتیوب گیمینگ به فکر راه چارهای نباشند، در آیندهای نزدیک به رتبهی سوم سقوط خواهند کرد.
بد نیست در اینجا به میکسر (Mixer) هم اشاره کنیم؛ سرویس استریمی که در سال ۲۰۱۶ با نام بیم (Beam) راهاندازی شد و مایکروسافت خیلی زود به سراغ خرید آن رفته و نامش را به میکسر تغییر داد.
این سرویس زمانی سروصدای زیادی به پا کرد که مایکروسافت با صرف هزینههای بالا، شروع به جذب بزرگترین استریمرهای دنیا از جمله تایلر بلوینز (Ninja) و مایکل گزشک (Shroud) کرد و نشان داد که دنیای استریمینگ تبدیل به صنعتی عظیم شده و دیگر بخش کوچک و دورافتادهای از دنیای بازی را تشکیل نمیدهد.
البته تلاشهای مایکروسافت در این زمینه به جایی نرسید و با اینکه بخشی از طرفداران استریمرهای بزرگ برای تماشای بازیهای آنها به میکسر کوچ کردند، ولی این تعداد در حدی نبود که باعث رضایت مایکروسافت شود و آنها در سال ۲۰۲۰ فعالیت میکسر را به پایان رساندند.
بعد از آن هم در قراردادی با فیسبوک، کاری کردند که ورود به سایت میکسر باعث اتصال کاربران به سایت فیسبوک گیمینگ میشود و بهنوعی میتوان گفت میکسر در فیسبوک گیمینگ حل شد و از طرف دیگر هم فیسبوک همکاریهای خود را با مایکروسافت در زمینهی پردازش ابری (xCloud) گسترش داد.
سایر سرویسهای استریم
درکنار غولهای دنیای استریم، سرویسهای دیگری هم هستند که در گوشه و کنار دنیا به فعالیت میپردازند. از DLive که در این سالها سعی کرده اسم و رسمی بهدست آورد و البته با حواشی زیادی هم درگیر بوده، تا سرویسهای متنوع چینی که اتفاقاً مخاطبان زیادی هم در کشور خود دارند و شرکت تنسنت (Tencent) در اکثر آنها سهم دارد.
موفقترین استریمرهای دنیا
در این سالها شاهد فعالیت استریمرهای معروفی بودهایم که هرکدام میلیونها طرفدار دارند و توانستهاند بهلطف همین محبوبیت خود، به درآمدهایی نجومی دست پیدا کنند. مثلاً میزان دارایی تایلر بلوینز ملقب به Ninja تا ۲۵ میلیون دلار تخمین زده میشود؛ رقمی حیرتانگیز که البته در دنیای استریمینگ نصیب هر کسی نمیشود و باید فوق ستارهی این دنیای عظیم باشید تا بتوانید از بین میلیونها استریمر به چنین جایگاهی برسید.
استریمرها معمولاً بعد از رسیدن به درجهای از محبوبیت، شروع به سرمایهگذاری در راههای مختلف میکنند و از لباس و وسایل دیگر تا تبلیغ برای شرکتهای مختلف و البته قرارداد با پلتفرمهای استریم باعث میشود به تدریج به درآمد آنها اضافه شود.
فردی مثل بلوینز به سراغ نوشتن کتاب هم رفته و حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و رمان گرافیکی هم منتشر کرده است؛ اقداماتی که باعث شده او روزبهروز جایگاه بزرگتری در این بخش از صنعت بازی پیدا کند و نشان از هوش و زیرکی این استریمر و مدیر برنامههای او دارد.
در ادامه نگاهی داریم به تعدادی از موفقترین استریمرها؛ فهرستی که البته میتوانست میزبان نامهای دیگری هم باشد، ولی سعی کردهایم به سراغ افرادی برویم که هم محبوبیت زیادی دارند و هم به دلایل مختلف در این سالها اسم خود را بر سر زبانها انداختهاند و ماجراهای خاص خود را داشتهاند.
تایلر بلوینز – Ninja
نینجا اولین اسمی است که در این سالها ما را به یاد دنیای استریمینگ میاندازد. ریچارد تایلر بلوینز که مدتی قبل ۳۰ سالگی خود را جشن گرفت، اولین فعالیتهای حرفهای خود را با بازی کردن Halo شروع کرد و سپس از سال ۲۰۱۱، یعنی زمانیکه هنوز مفهوم استریمینگ به اندازهی امروز مطرح نبود، وارد این بخش از صنعت بازی شد.
در سالهای اولیهی حضور نینجا در دنیای استریم شاهد انجام بازیهای مختلفی توسط او بودیم ولی از دورهای به بعد، بیشتر بازی فورتنایت بود که تمرکز او را به خود اختصاص داد و هم نینجا از محبوبیت این بازی برای افزایش تعداد مخاطبان خود استفاده کرد و هم خود او باعث جذب شدن مخاطبان بیشتری به سمت فورتنایت شد.
این استریمر پرطرفدار که در حال حاضر ۱۶.۸ میلیون دنبالکننده در توییچ و ۲۴ میلیون دنبالکننده در یوتیوب دارد، با اختلاف نسبت به سایر استریمرها صدر جدول را از آنِ خود کرده و در این سالها نقش پررنگی هم در امور خیریهی مرتبط با استریمینگ داشته است. از حواشی جالب در ارتباط با تایلر بلوینز میتوان به خودداری او از اجرای برنامه با دختران استریمر اشاره کرد؛ موضوعی که علت آن را دوری از حواشی مربوطه و اخبار زردی میداند که این نوع همکاریها بهدنبال دارند.
مایکل گزشک – Shroud
شراود یکی دیگر از معروفترین استریمرهای این سالها محسوب میشود که با ۹ میلیون دنبالکننده در توییچ، بیشتر وقت خود را صرف انجام بازیهای شوتر اول شخص میکند و مهارت بالایی هم در این زمینه دارد.
مایکل گزشک کانادایی، تا چند سال پیش جزو بازیکنهای حرفهای Counter-Strike: Global Offensive بود و بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ به رتبههای خیلی بالایی هم در مسابقات رسمی رسید،
ولی بعدها با حضور پررنگتر خود در دنیای استریمینگ، سعی کرد بازیهای متنوعی را تجربه کند و بعد از آثاری مثل کانتر استرایک و PlayerUnknown’s Battlegrounds یا همان پابجی (PUBG)، این روزها بیشتر سرگرم انجام بازی Valorant، جدیدترین محصول استودیو Riot Games است.
ایمان انیس – Pokimane
از مطرحترین دختران استریمر که توانسته در این مدت ۸ میلیون دنبالکننده در توییچ بهدست آورد و بالاترین رتبه را در میان زنان استریمر توییچ از آنِ خود کند.
Pokimane بعد از جایزهای که در سال ۲۰۱۸ به خاطر فعالیتهای استریمینگ خود دریافت کرد، روزبهروز محبوبتر شد و در این سالها توانسته به یکی از استریمرهای موفق بازیهایی چون فورتنایت و League of Legends تبدیل شود. او که عضو گروه OfflineTV است (گروه معروفی متشکل از تولیدکنندگان محتوای اینترنتی)، در جدیدترین فهرست سالانهی فوربز برای ۳۰ جوان موفق در رشتههای مختلف، توانسته وارد بخش بازیهای ویدیویی شده و همین قضیه هم نشان از آیندهی روشن او دارد.
تیموتی بتار – TimTheTatman
تیموتی بتار کار خود را در زمینهی استریمینگ از سال ۲۰۱۲ شروع کرد و به تدریج با بازیهایی مثل Overwatch، Counter-Strike: Global Offensive، World of Warcraft و فورتنایت به شهرت زیادی رسید و این روزها ۶.۷ میلیون دنبالکننده دارد.
او که به سبک بعضی از سلبریتیهای ما برای طرفداران خود ارتش درست کرده و از آنها تحت عنوان «ارتش تتمن» (TatmanArmy) یاد میکند، سعی در ایجاد فضایی خانوادگی و ملایمتر نسبت به بعضی دیگر از استریمرها دارد و تلاش میکند طرفدارانش را از فحاشی و توهین دور کند.
ترنر تنی – Tfue
یکی از جوانترین استریمرهای مطرح این روزها که به سرعت در حال بالا رفتن از پلههای موفقیت است و توانسته در مدتزمانی کوتاه، به بیش از ۱۰ میلیون دنبالکننده در توییچ و ۱۲ میلیون عدد در یوتیوب دست پیدا کند.
Tfue که این روزها بیشتر وقت خود را صرف بازی Call of Duty: Warzone میکند، مثل خیلی دیگر از استریمرها بخش زیادی از محبوبیتش را مدیون بازی فورتنایت بوده و البته حواشی زیادی که در همین دوران کوتاه معروفیت خود داشته نیز به مطرحتر شدن نام او کمک کرده است؛
از قطع دسترسی به توییچ به علت صحبتهایی که به نظر نژادپرستانه به نظر میرسیدند و البته بعد از چند هفته با تصمیم مدیران توییچ به این سرویس بازگشت، تا اتفاقات دیگری مثل قطع دسترسی همیشگی از فروشگاه بازی اپیک (Epic Games Store) به علت خرید و فروش اکانت برخلاف قوانین این شرکت و همینطور حواشی مربوطبه شکایت این استریمر از کلن FaZe بابت بدرفتاری با او.
علی کبانی – Myth
یکی دیگر از استریمرهای تازهنفس که در مدتی کوتاه به بیش از ۷ میلیون دنبالکننده رسیده و بعد از اینکه به سراغ بازی فورتنایت رفت، توانست روزبهروز به محبوبیت خود اضافه کند.
علی را یکی از بهترین بازیکنهای فورتنایت در این سالها میدانند که البته این روزها ترجیح میدهد بیشتر وقت خود را در بازی Valorant بگذراند و اگر از طرفداران این اثر Riot Games هستید، نباید استریمهای او را از دست بدهید؛ یکی از جوانترین ستارههای توییچ که آیندهی روشنی در دنیای استریمینگ خواهد داشت.
جرد لازر – Summit1g
این استریمر محبوب، روزگاری یکی از بازیکنهای حرفهای Counter-Strike: Global Offensive محسوب میشد و حضور پررنگی در رقابتهای رسمی این بازی داشت. ولی از دورهای به بعد تصمیم گرفت بیشتر وقت خود را صرف استریم کند و درکنار این بازی، به سراغ آثار دیگری هم رفت.
او در ماههای اخیر بیشتر سرگرم بازیهایی مثل GTA V و Escape from Tarkov بوده است؛ اثری از استودیو Battlestate Games که مدتها از عرضهی نسخهی بتای آن میگذرد، ولی هنوز به شکل رسمی منتشر نشده است. همچنین این روزها وقت خود را صرف اسپیدران Max Payne 3 میکند و توانسته به رکوردهای جالبی هم در این زمینه برسد.
بنجامین لوپو – DrLupo
این استریمر ۳۴ ساله در اوایل کار خود به سراغ بازیهایی مثل Destiny و H1Z1 میرفت، ولی بعد از آن با حرکت به سمت بازی فورتنایت به محبوبیت بیشتری رسید و در مقطعی هم برنامههای مشترکی با تعدادی دیگر از استریمرهای معروف داشت و به یکی از ستارههای دنیای استریم تبدیل شد.
دکتر لوپو که در دورانی یکی از استریمرهای مطرح در زمینهی بازیهای Fall Guys و Among Us بوده، این روزها بیشتر وقت خود را صرف انجام بازی Escape from Tarkov میکند و آن را یکی از متفاوتترین آثار عمر خود میداند.
فلیکس لنگیل – xQcOW
یکی از معروفترین استریمرهای کانادایی که بارها مهارت بالای خود را در بازی اورواچ نشان داده و در مسابقات رسمی این بازی شرکت کرده است. او که با حدود ۶ میلیون دنبالکننده جزو موفقترین استریمرهای این سالها محسوب میشود، سعی کرده تنوع بالایی در بازیهای خود داشته باشد و در چند وقت اخیر هم بیشتر سرگرم GTA V بوده است.
xQcOW را میتوان یکی از پُرحاشیهترین استریمرهای توییچ دانست؛ کسی که تا امروز بارها از حضور در توییچ منع شده و هر بار پس از بازگشت به این پلتفرم، با حاشیهی جدیدی مواجه شده است. این قضیه حتی در لیگ اورواچ نیز برای او اتفاق افتاده و در دورههایی به خاطر رفتار نامناسب خود از جمله موارد نژادپرستانه از حضور در این مسابقات منع شده بود.
هرشل بیم – DrDisRespect
هرشل «گای» بیم را میتوان یکی از استریمرهای متفاوتی دانست که سعی کرده درکنار بازی کردن، از خود شخصیتی خاص نیز به نمایش بگذارد و معمولاً او را با پوشش و عینکی عجیب میبینیم.
دکتر دیسرسپکت که با ۳۹ سال سن از اکثر استریمرهای مطرح بزرگتر است، برای مدتها یکی از محبوبترین ستارههای توییچ بود و با انجام بازیهایی مثل پابجی و کال آو دیوتی به شهرت زیادی رسیده بود، ولی درحالیکه اوایل سال ۲۰۲۰ با توییچ قراردادی بلندمدت برای چند سال همکاری بست، ناگهان چند ماه بعد از این سرویس اخراج شد؛ آن هم به شکلی که نهتنها دیگر اجازهی استریم کردن در آنجا را ندارد، بلکه اکانت دکتر دیسرسپکت هم بهطور کامل پاک شده و نمیتوان ویدیوهای قبلی او را مشاهده کرد.
توییچ از یک سال قبل تا امروز همچنان بهطور رسمی علت قطع دسترسی این استریمر را اعلام نکرده و همین قضیه باعث شده که حرف و حدیثهای زیادی را شاهد باشیم.
ولی در یکی از جدیدترین موارد، صداپیشهی بازی Call of Duty: Ghosts از این گفته که علت ماجرا به مذاکرات بین هرشل بیم و توییچ در زمانی برمیگشته که او استریمر سرویس میکسر بوده و به دروغ از مبلغ بالای دستمزد خود در میکسر گفته تا پول بیشتری از توییچ بگیرد و مسئولان توییچ بعد از اطلاع از حقیقت ماجرا، عصبانی شده و او را اخراج کردهاند. در هر حال موضوع هرچه که بوده، این استریمر پُر حاشیه این روزها با ۳.۴ میلیون دنبالکننده در یوتیوب به انجام بازیهایی مثل Call of Duty: Warzone میپردازد.
در اینجا سعی کردیم نگاهی داشته باشیم به بخشهای مختلف دنیای استریمینگ؛ دنیایی جذاب که هم مخاطبانی میلیونی دارد و هم هر روز به تعداد استریمرهای آن اضافه میشود. دنیایی که حضور در آن به پیشنیازهای مختلفی احتیاج دارد و مناسب هر کسی نیست و باید با دانستن نکات زیادی به سراغ آن رفت.
حرف نداشت ❤️❤️❤️
تجهیزات آکوستیک