بهترین مراحل سری Grand Theft Auto.این روزها از هر بازیبازی – حتی آنهایی که گیم را به صورت حرفهای دنبال نمیکنند – راجع به فرنچایز GTA سوال بپرسید مطمئنا با پاسخ “نظری ندارم” مواجه نخواهید شد. افراد زیادی هستند که شاهکارهایی مثل The Last of Us، Halo، Gran Turismo، Forza و غیره را بازی نکرده باشند اما بعید میدانم بتوان کسی را پیدا کرد که حداقل یکی از نسخههای GTA را بازی نکرده باشد.
فرنچایزی که طی سالیان اخیر در سبک خود بیهمتا بوده و طرفداران پرشماری را برای خود جمع کرده است. طی این سالها بازیهای زیادی سعی کردهاند که خود را به محبوبیت و قدرت GTA در صنعت گیم برسانند اما همگی در این امر ناموفق بودهاند و هرگز نتوانستهاند که خود را به درجه فرنچایز قدرتمند راکستار حتی نزدیک کنند. در مورد سری Grant Theft Auto همه ما اطلاعات زیادی داریم و همه ما هم نسخههای مختلف آن را تجربه کردهایم.
فرنچایزی که علیرغم محبوبیتش نزد قشر گیمر، همواره فرنچایزی پر حاشیه و بحث برانگیز بوده است. از ممنوعیت در کشورهای مختلف گرفته تا شکایت سلبریتیها و افراد مشهور و مواردی که خودتان بهتر از آنها اطلاع دارید. خلاصه فرنچایز Grand Theft Auto هیچگاه یک فرنچایز کمحاشیه نبوده و غالبا والدین هم با همه نسخههای آن مشکل دارند! با این وجود نمیتوان انکار کرد که GTA در تاریخ بازیهای ویدئویی جایگاهی محکم دارد و جزو بهترینهاست.
از لحاظ فروش نیز فرنچایز GTA در بین پرفروشترین فرنچایزهای تاریخ رده چهارم را در اختیار دارد و از این حیث هم که به قضیه نگاه کنیم، برای کمپانی خود سودرسانی فوقالعادهای داشته است.اگرچه اولین نسخه از فرنچایز بزرگ راکستار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد اما سلطنت GTA از سال ۲۰۰۱ شروع شد، با انتشار Grand Theft Auto III! با احتمال زیاد افرادی را میشناسید که همان نسخه اول را هم بازی کرده باشند، نسخهای که البته به خودی خود بد هم نبود اما طرفداران این فرنچایز اکثرا از GTA III و GTA Vice City طرفدار شدهاند.
بعد از این دو نسخه هم که به ترتیب نسخههای San Andreas، IV و V منتشر شدند که همگی به نحو احسن طرفداران خود را راضی نگه داشتند و در این میان احتمالا GTA V را بتوان بهترین دانست. متای این بازی هم گویای همین قضیه است. بسیاری از ما با نسخه دوبله شده GTA Vice City خاطرات زیادی داریم. تامی معروفی که برای پول کار میکرد و بازی هم لحاظ داستانی و هم از نظر گیم پلی عملکردی تحسین برانگیز داشت.
محیط پردازی GTA Vice City حقیقتا هنوز هم میتواند یک نمونه باشد! کمبودهای این بازی هم در نسخههای بعدی برطرف شده و تاکنون شاهد هیچ افتی در این مجموعه نبودیم و همواره GTA حرکتی صعودی و رو به رشد داشته است! به همین خاطر است که اگر همین الان به بازار بروید و دنبال یک بازی Open World بگردید، شاید واقعا چیزی بهتر از آخرین نسخه GTA پیدا نکنید!
البته به غیر از نسخههای مذکور، پکهای دیگری هم برای بازیهای GTA منتشر شد. The Lost and Damned و The Chinatown Wars را میتوان از معروفترینها دانست. GTA III، همان عنوانی که در واقع آغازکننده سلطنت GTA است، اولین نسخه سه بعدی از این فرنچایز بود. البته این تنها تغییر نسبت به نسخههای قبلی نبود اما شاید مهمترین بود. بعد از ۵۶ نقد از این نسخه، GTA 3 توانست با متای ۹۷ به کار خود پایان دهد. رقمی که در نوع خود باورنکردنی به نظر میرسد.
Grand Theft Auto: Vice City ادامهای بر موفقیتهای نسخه قبل بود. این نسخه در تنها ۲۴ ساعت توانست پانصد هزار نسخه به فروش برساند! بعد از دو روز این رقم به ۱ میلیون و چهار صد هزار رسید! فروش GTA Vice City در زمان خود سریعترین فروش تاریخ بود.
این بازی در حال حاضر یکی از پرفروشترین بازیهای تاریخ PS2 است. همچنین این بازی از دید وبسایت معتبر گیم اسپات بهترین عملکرد را در بعد صداگذاری و موسیقی داشت و یکی از نامزدهای بهترین گرافیک فنی و هنری نیز از همین وبسایت بود. جالب اینجاست که یکی از نامزدهای بهترین داستان هم از دید Gamespot بود! البته این موارد تنها بخشی از موفقیتها و افتخارات GTA Vice City به شمار میروند.
بعد از GTA Vice City نوبت به San Andreas رسید. عنوانی که ضمن حفظ جذابیتهای نسخه قبلی، پیشرفتهایی هم داشت. بازیکن در San Andreas انتخابهای بیشتری برای چگونگی خرج کردن پول خود داشت. شرطبندی کردن، لباس خریدن، غذا خوردن و خالکوبی کردن از جمله روشهای خرج کردنی بودند که در Vice City وجود نداشتند.
ضمنا شما در San Andreas راههای بیشتر و متنوعتری هم برای به دست آوردن پول داشتید. مبارزات گروهی را هم باید به لیست تغییرات San Andreas اضافه کرد. موضوعی که باعث میشد هر بازیکنی از GTA San Andreas لذت ببرد. از دید IGN این بازی بهترین بازی سال PS2 شد.
این بازی از دید تیم گیم اسپات نیز به همین موفقیت دست پیدا کرد. دو نسخه بعد یعنی IV و V نیز آنقدر قدیمی نیستند که چیزی خاطرتان نیاید! مطمئنا این دو نسخه را خودتان بازی کردهاید و احتیاج به یادآوری و ذکر مطالب بیشتر نیست! به هیچ وجه قصد نداشتیم تاریخچهای از این سری را برایتان بازگو کنیم، این مطالب تنها مقدمهای بود بر موضوع اصلی مقاله امروز!
همه ما با نسخهها، کاراکترها و مراحل خاصی از Grand Thef Auto خاطره داریم که شاید با گذشت سالها، هنوز این خاطرات از ذهنمان پاک نشدهاند. مراحلی که شاید بخاطر سختی بیش از حدشان، شاید به خاطر طراحی منحصر به فردشان و شاید هم به لطف هزاران چیز دیگر در ذهنمان حک شده و هرگز هم پاک نمیشوند.
در این مطلب قصد داریم به صحبت راجع به بهترین مراحل سری GTA بپردازیم منتهی قبل از اینکه به بحث اصلی برسیم به این نکته دقت کنید که لیست زیر نظر شخصی نویسنده بوده و طبیعتا نمیتواند همه سلیقهها را در برگیرد. همچنین سعی کردهایم که بیشتر از نسخههایی صحبت کنیم که اکثریت بازیکنان آنها را تجربه کرده باشند و کمتر به سراغ نسخههای ابتدایی این سری رفتهایم. حالا که این نکات را میدانید بهتر است بیش از این وقت تلف نکرده و بحث اصلی را آغاز کنیم.
۱۰- Father / Son – GTA V
در GTA V شما با سه شخصیت متفاوت میتوانستید بازی کنید. مایکل، ترور و فرانکلین. این سه شخصیت خاص خود را داشتند و سبک زندگیشان هم با هم متفاوت بود. مایکل مرد ثروتمندی بود که البته مشکلات زیادی با دیگر اعضای خانواده داشت. مایکل به عنوان یک پدر اصطکاک زیادی با پسر گیمر خود، جیمی داشت. اگرچه خود مایکل خیلی بیتقصیر نبود اما با نگاهی به شخصیت جیمی متوجه میشویم که این پسر واقعا غیر قابل تحمل است.
کارهای عجیبی انجام میدهد، بلند بلند بازی میکند و بیش از اندازه حرف میزند! خنگ هم هست! در کل وقتی به جیمی نگاه میکنیم هیچ نقطه قوتی در وی نمیبینیم. او سراپا ایراد و مشکل است و این مایکل را تا حد مرگ آزار میدهد. مرحله Father / Son یکی از مراحلی است که بیانگر روابط این پدر و پسر و البته کارهای غیرعادی جیمی است.
این مرحله از جایی آغاز میشود که تریسی ( دختر مایکل ) و آماندا ( همسر مایکل ) در حال جر و بحث هستند و مایکل نیز با گوش دادن به موسیقی در حال آرامش گرفتن است. در همین حین فرانکلین با مایکل تماس گرفته و از وی میخواهد که تجربیات مجرمانهاش را در اختیارش قرار دهد. از این طرف نیز مایکل اصرار دارد که بازنشسته شده و به فرانکلین هم توصیه میکند که به کالج رفته و به دنبال دردسر نگردد.
با این وجود این دو با هم در یک بار قرار گذاشته و مایکل فرانکلین را به یک نوشیدنی دعوت میکند. و اما نقش جیمی چیست؟ صبر کنید! مایکل از طرف جیمی یک تماس دریافت میکند و جیمی به پدر میگوید که سعی داشته قایق پدر را بفروشد، آن هم بدون اجازه مایکل. در عوض، خریدارها قایق را دزدیدهاند و جیمی در قایق پنهان شده و منتظر یک ناجی است.
در نهایت مایکل به کمک فرانکلین به هر شکلی که شده جیمی را نجات میدهند و البته این کار اصلا ساده نیست. برای اینکه بتوانید در این مرحله موفق باشید باید با تمام سرعت خود در یک اتوبان شلوغ برانید تا به دزدهای قایق برسید. با این وجود این مرحله یکی از زیباترین مراحل بازی است و سبک خاص خودش را دارد. این مرحله را در همان اوایل بازی GTA V تجربه خواهید کرد و نهایت لذت را نیز از آن میبرید.
۹- The Exchange – GTA III
عنوان GTA III به لحاظ بصری یک انقلاب در سری GTA بود. همانطور که گفته شد در واقع Grand Theft Auto III اولین نسخه از سری GTA بود که حالت سه بعدی داشت. محصول ۲۰۰۱ شاید یک بازی قدیمی باشد اما با دیگر بازیهای قدیمی تفاوتهای زیادی دارد. علاوه بر کیفیت بصری و داستانی، گیم پلی بازی هم نسبت به زمان خود واقعا چیزی کم نداشت. مراحل جذاب GTA III کم نیستند اما خب طبیعتا مجبور هستیم که از کل سری تنها چند مرحله را گلچین کنیم. The Exchange انتخاب ما برای GTA III است. اما این مرحله دقیقا چیست؟ به پاراگراف بعدی مراجعه کنید!
مرحله The Exchange آخرین مرحله از بازی GTA III است. در مورد شخصیتهایی که در این مرحله حاضر هستند توضیح زیادی نمیدهیم و تنها اتفاقات این مرحله را برایتان تعریف خواهیم کرد. در این مرحله، کاتالینا، معشوقه شخصیت اصلی بازی را دزدیده است.
نکته جالبی که در مورد کاتالینا وجود دارد، این است که وی در واقع هم نامزد سابق Carl Johnson ( شخصیت اصلی GTA San Andreas ) است و هم نامزد Claude ( شخصیت اصلی GTA III ). جالب اینجاست که کاتالینا و کلود، جرمهای زیادی را با هم انجام دادهاند که در خود GTA III شما این موضوع را متوجه خواهید شد. نحوه جدایی این دو هم بدین شکل است که بعد از دزدی از یک بانک، کاتالینا به کلود شلیک میکند تا این رابطه ۹ ساله بالاخره خاتمه یابد.
و اما برگردیم سر مرحله The Exchange! همانطور که گفتیم کاتالینا، Maria Latore معشوقه کلود را دزدیده و کلود باید در ازای آزادسازی ماریا، پانصد هزار دلار به کاتالینا دهد. در این مرحله کلود طبق توافق انجام شده رفتار کرده و با مبلغ از پیش تعیین شده در محل قرار حاضر میشود. این در حالیست که کاتالینا به وی کلک زده و او را تک و تنها و بدون هیچ سلاحی در مقابل کارتل تنها میگذارد. کلود به هر شکلی که شده یک سلاح میدزدد و نیروهای دشمن را از بین میبرد و سپس با یک ماشین به دنبال کاتالینا راه میافتد که به همراه ماریا سعی در سوار شدن در هلیکوپتر دارند.
خلاصه اینکه شما دوباره باید با تعدادی از نیروهای دشمن بجنگید و در نهایت با یک RPG به هلیکوپتر شلیک کنید. در این حالت ماریا نجات پیدا کرده و کاتالینا کشته میشود. نکته جالب در مورد این مرحله این است که شما قبل از شروع آن باید مبلغ پانصدهزار دلار را داشته باشید ( جهت آزاد سازی ماریا ).
با به اتمام رساندن این مرحله، بخش داستانی بازی هم تمام میشود و باید اعتراف کرد که پایان داستان GTA III اصلا به زیبایی پایان نسخههای دیگر نیست. البته خود مرحله The Exchange هر آنچه یک مرحله جذاب باید داشته باشد را در خود میبیند. به جز این مرحله، GTA 3 مراحل جذاب دیگری هم داشته اما فکر نمیکنم هیچ کدام بتوانند بازیکن را به این اندازه راضی نگه دارند.
۸- Friend Request – GTA V
GTA V یکی از بهترین بازیهای تاریخ است و در این مورد هیچ شک و شبههای وجود ندارد. حتی یک طرفدار رقیب هم نمیتواند این موضوع را رد کند. GTA V از هر حیث بهترین است و همواره اول است، بقیه رقیبها باید برای جایگاه دومی بجنگند! جلوههای بصری، طراحی هنری، شخصیتپردازی، ساندترکها و و و در همه چیز GTA V بیهمتاست! و همچنین در طراحی مراحل!
نه تنها در GTA V، در بقیه نسخههای GTA نیز شما با مشکل تکراری شدن رو به رو نخواهید بود چرا که مراحل با هم متفاوت هستند. برخلاف بیشتر مراحلی که در این لیست آورده شدهاند، Friend Request یک مرحله اکشن نیست! در این مرحله، شما در نقش مایکل بازی خواهید کرد.
وی از طرف لستر، ماموریت دارد که برنامه ریزی یک تلفن هوشمند جدید در حال توسعه را تغییر دهد. بدین منظور، او باید خود را به شکل یکی از کارکنان فیسبوک درآورده و به داخل دفتر نفوذ کند. وقتی وارد محیط کمپانی میشوید به دیگر کارکنان برخورد میکنید که اکثرا در حال وقتگذرانی هستند و کمتر به کار فکر میکنند. مایکل باید یک ویروس را از سیستم یکی از کارمندان شرکت پاک کرده و سپس وارد اتاق دیگری شود تا تنظیمات گوشی را تغییر دهد.
احتمالا بقیه ماجرا را به خاطر میآورید. مایکل به خانه برگشته و تلویزیون خود را روشن میکند تا مراسم رونمایی از تلفن هوشمند مذکور را تماشا کند. در همین حین لستر به وی زنگ زده و از او میخواهد که با تلفن در حال معارفه تماس بگیرد. مایکل که از نتیجه کار مطلع نیست این کار را انجام میدهد و تلفن منفجر شده و سر رئیس کمپانی Jay Norris ( که در واقع همان مارک زاکربرگ است! ) را هم به باد میدهد. تا قبل از این مرحله شاید کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که لستر چنین شخصیتی داشته باشد.
۷- The Job – GTA Vice City
یکی از مراحل جالب و زیبای GTA Vice City و کل سری GTA همین مرحله است. اصولا بازیکنان از مراحلی که در آنها دزدی رخ دهد لذت میبرند و The Job یکی از اولین مراحل تاریخ سری است که در آن یک سرقت رخ میدهد.
تامی به دنبال یک گروه است که از بانکی در منطقه Little Havana دزدی کند. این مرحله یکی از مراحل بازی است که در آن تامی به صورت مستقل عمل میکند. تامی تمام امکانات برای یک دزدی موفق را فراهم آورده و در محل مقرر شده با Ken Rosenberg و چهار نفر دیگر ملاقات میکند.
این آغاز مرحلهای است که در کل تاریخ سری GTA برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند. البته The Job تنها یک ماموریت نیست! در واقع یک نتیجه برای یک فصل از بازی است. شما در مراحل قبل از این باید به دنبال استخدام نیرو برای این عملیات میگشتید و نقشه طراحی میکردید. در این مرحله تامی که اسلحه خود را به سمت مدیر بانک نشانه گرفته به وی دستور میدهد که صندوق را باز کند و از آن طرف “فیل” به یکی از شهروندان حاضر در بانک شلیک میکند.
با این شلیک آلارم بانک به صدا در میآید و نیروهای پلیس و SWAT سر میرسند. در اینجا نیز شما مبارزهای سخت با پلیسها و اعضای SWAT خواهید داشت. راننده شما توسط پلیسها کشته شده و در نهایت تامی موفق به فرار میشود در حالی که دیگر اعضای تیم در حال مبارزه با پلیسها هستند.
۶- Stowaway – GTA San Andreas
شک نکنید که GTA San Andreas یکی از بهترین GTAهای تاریخ است. این بازی فوقالعاده طولانی اتفاقا مراحل به یادماندنی زیادی هم دارد و انتخاب تنها چند مورد واقعا کار سختی است. هفتاد و یکمین مرحله از بازی GTA San Andreas قطعا از بهترین مراحل کل سری بوده و لیاقت حضور در چنین لیستی را دارد.
در این مرحله، کارل جانسون ( همان CJ خودمان! ) از طرف مامور دولت Mike Toreno ماموریتی دریافت کرده و باید آنرا به بهترین شکل ممکن به انجام برساند. مایک را شاید به خاطر داشته باشید. پلیس مخفی سفید پوست و کت و شلوار پوشی که تنها حضورش به همان GTA San Andreas برمیگردد.
کلا GTA San Andreas مراحل هواپیمایی زیادی داشت که برخی از این مراحل فوقالعاده نفسگیر و به یاد ماندنی و برعکس، بعضی دیگر از این مراحل را میتوان جزو اذیتکنندهترین مراحل سری GTA دانست. مطمئنا یادتان میآید که اصلا بخشی از بازی کلا در باند فرودگاه میگذشت و همه مراحل آن قسمت مربوط به هواپیما و هلیکوپتر میشدند.
از بهترین مراحل این قسمت میتوان به مرحلهای به نام Stowaway اشاره کرد که اصلا شبیه به یک فیلم اکشن بود. این مرحله بدین صورت آغاز میشود که سی جی در باند منتظر مایک تورنو است. سی جی زمانی که چند ماشین دولتی را میبیند که مستقیم در حال آمدن به سوی وی هستند پشت چند جعبه خود را قایم میکند. به هر حال او یک خلافکار است و از لو رفتن میترسد.
در ادامه شما باید مامورهای رقیب را به قتل برسانید و یک هواپیمای حامل محموله را منفجر کنید. البته قبل از همه اینها، شما باید بتوانید خود را به داخل هواپیما برسانید و بدین منظور سوار یک موتور میشوید. شما باید آنقدر سرعت داشته باشید که قبل از بلند شدن هواپیما و بسته شدن دریچه خود را به داخل آن برسانید. وقتی که وارد شدید باید با دشمنان سیاهپوش بجنگید و همه را بکشید.
این مرحله را به شخصه یکی از خاطرهانگیزترین مراحل کل سری میدانم. در ازای انجام این ماموریت شما ۲۰ هزار دلار دریافت میکنید. این مرحله پیامد خاصی نداشته و یک مرحله نرمال از بازی است. البته این مرحله در واقع پیش نیاز مرحله Black Project بوده که اتفاقا آن هم جزو بهترین مراحل تاریخ سری به شمار میرود.
۵- Saint Mark’s Bistro – GTA San Andreas
یکی از مراحل زیبای بازی GTA San Andreas همین مرحله است. به طور کلی این نسخه در بخش اکشن عملکردی عالی داشته و مراحل اکشن آن واقعا حرف ندارند! GTA San Andreas نقاط مشترکی با GTA III دارد که یکی از آنها را قبلا توضیح دادیم. کاتالینا که هم نامزد سابق شخصیت اول بازی GTA San Andreas است و هم نامزد سابق شخصیت اول بازی GTA III. مرحله Saint Mark’s Bistro نیز بازیکن را به دوران GTA III میبرد. مافیای Saint Mark’s Bistro را قاعدتا باید در GTA III یادتان باشد.
سی جی از Salvatore Leone دستور دارد که به مافیای Saint Mark’s Bistro در لایبرتی سیتی حمله کند و هدف اول نیز کسی نیست جز Marco Forelli! شاید فامیل وی برای شما آشنا باشد. بله مارکو در واقع برادر سانی است که در GTA Vice City توسط تامی کشته شد.
سی جی قبول میکند که دستور Leone را به انجام برساند اما وی در این راه حمایت Rosenberg، Paul و Maccer را نیز میخواهد و اصرار دارد که این سه نفر هم با وی همراه شوند. شما بازی را پیش میبرید و در نقش کارل باید ابتدا محافظان مارکو فارلی را به قتل رسانده و سپس خود مارکو را بیرون بار بکشید. البته داخل خود بار هم این امر امکان پذیر است.
با مرگ مارکو فارلی مرحله با موفقیت به پایان میرسد. اگر مراحل اکشن سری GTA را دوست دارید، عاشق مرحله Saint Mark’s Bistro خواهید شد. این مرحله، یک مرحله تمام اکشن بوده و شما از ابتدا تا انتهای آن باید دست خود را روی کلید شلیک فشار داده و دشمنان خود را بکشید. علاوه بر این، مرحلهای که در موردش صحبت میکنیم یک پل ارتباطی جالب میان GTA III و GTA San Andreas است.
۴- The Paleta Score – GTA V
مرحله The Paleto Score از دیگر مراحل تاریخی سری GTA است که احتمالا با هر سلیقهای مطابقت دارد. یک مرحله بر اساس سرقت از بانک که مورد علاقه طرفداران GTA است. این مرحله در واقع چهارمین سرقت GTA V محسوب میشود. نکتهای که در مورد این مرحله وجود دارد، این است که قبل از آغاز این مرحله، مایکل یا ترور باید مرحلهای جانبی تحت عنوان Heist Setup را انجام دهند تا امکانات مورد نیاز برای سرقت را فراهم آورند.
مایکل، ترور و فرانکلین قصد سرقت از یک بانک محلی را دارند. ترور و مایکل خود را به داخل بانک میرسانند و با تفنگهایشان به مردم دستور میدهند که آرام باشند و ایجاد دردسر نکنند. قبل از اینکه دست مایکل و ترور به پولها برسد، پلیسهای محلی خود را به بانک رسانده و گزارش سرقت از بانک را به مرکز اعلام میکنند. مایکل، ترور و دزد سوم همه پولهای بانک را جمع میکنند. کل منطقه توسط نیروهای پلیس محاصره شده و پلیسهای محلی هم سرسختتر از چیزی هستند که دزدهای بانک انتظار داشتند.
در نهایت شما باید نیروهای پلیس را کشته، هلیکوپتر پلیس را از بین برده و راه خود را برای فرار باز کنید و در پایان، خود را به قطار برسانید.
۳- Three Leaf Clover – GTA IV
سلیقهها متفاوت هستند و طبیعتا همه مثل هم فکر نمیکنند. به شخصه دیگر نسخههای GTA را به GTA IV ترجیح میدهم اما این بدین معنا نیست که میتوانم از کنار مراحل جذاب این نسخه به راحتی بگذرم. یکی از مراحل بازی GTA IV مرحلهای بود به نام Three Leaf Clover که در کل تاریخ این سری جزو بهترینها به شمار میرود. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم سازندگان GTA استعداد زیادی در طراحی مراحل متنوع دارند. مراحل تعقیب ماشین و مسابقه دادن، جنگی و اکشن و یا مخفیکاری و Stealth.
در این میان مراحلی چون Friend Request نیز حاضر هستند که خب در دستهبندیهای مذکور جای نمیگیرند. با این حال، تجربه ثابت کرده که بیشتر بازیکنان مراحلی را ترجیح میدهند که در آن ماموریت دارند از یک بانک و یا اماکن مشابه دزدی کنند. این طبیعی بوده و خود من نیز عاشق چنین مراحلی هستم. خصوصا زمانی که در دنیای GTA بخواهم دست به چنین کاری بزنم.
در مرحله Three Leaf Clover، نیکو سه شخصیت Packie، Michael و Derrick را ملاقات کرده و بعد از یک معرفی مختصر، این چهار نفر استارت کار اصلی خود را میزنند. مسلح با روی پوشیده شده مایکل یکی از مشتریهای بانک لایبرتی را گروگان میگیرد و سه نفر دیگر به سراغ گاوصندوق میروند. این گروه ۴ نفره موفق به دزدیدن یک میلیون دلار میشوند و اما ریسک چنین کارهایی بالاست و معمولا همه چیز خوب پیش نمیرود.
مایکل توسط یکی از تکنیسینهای کامپیوتر بانک کشته میشود و پکی هم قاتل مایکل را به قتل میرساند. البته این پایان کار نیست و نیکو به همراه دو نفر دیگر توسط نیروهای ویژه پلیس و SWAT محاصره میشوند. در این قسمت شما باید با کشتن نیروهای پلیس راه خود را باز کنید و در نهایت فرار کنید. این مرحله بدون هیچ حرف و حدیثی جزو بهترین مراحل تاریخ GTA است و غیرممکن است هوس نکنید که یک بار دیگر آن را تجربه کنید. این ماموریت هم مثل بیشتر مرحلههای این لیست، هر چیزی که شما بخواهید را در خود دارد.
بعد از به اتمام رسیدن این مرحله، نیکو سهم خود که دویست و پنجاه هزار دلار بوده را میگیرد و با Derrick و Packie خداحافظی میکند. این مرحله علاوه بر جذابیت غیرقابل توصیفی که دارد در نهایت پاداش خوبی هم به بازیکن میدهد. لذت تجربه مراحل اینچنینی را فقط یک بازیکن میتواند درک کند. یک بازیکن بازیهای ویدئویی.
۲- Keep Your Friends Close – GTA Vice City
جملهی معروفی وجود دارد که میگوید ” Keep your friends close and your enemies closer ” ( دوستانت را نزدیکت نگه دار، دشمنانت را نزدیکتر )! بگذریم! یکی از جذابترین مراحل نه تنها GTA Vice City بلکه کل سری GTA مرحلهای به نام “Keep your friends close” است. از آنجایی که بازی خیلی وقت پیش منتشر شده و ترسی از اسپویل شدن آن نداریم، بگذارید دقیقا اتفاقات این مرحله را برایتان شرح دهم.
شاید شخصیت Sonny Forelli را خاطرتان باشد! اصلیترین آنتاگونیست بازی و کسی که در نهایت باید به دست شخصیت اصلی، تامی کشته شود. وی مشغول به کارهای مختلفی است که از اصلیترین آنها میتوان به پخش سلاحهای غیرقانونی در سطح شهر و خرید و فروش مواد مخدر اشاره کرد.
اگرچه شخصیت Sonny در واقع دشمن اصلی تامی در بازی است اما از ابتدای بازی روابط این دو بدین شکل نبوده است. تامی در ابتدا چیزی شبیه به دوست Sonny بوده اما قدرت گرفتن وی در سطح شهر، شهرت خانواده Forelli را به خطر میاندازد. به همین خاطر Sonny نقشهای برای از بین بردن تامی میکشد. حالا اینکه این نقشه چه بوده و به چه چیزی ختم شده طبیعتا بحثی کاملا جداست. فقط بهتر بود که قبل از توضیح مرحله Keep your friends close، بیشتر با پیشینه این دو آشنا شوید.
این مرحله که اتفاقا آخرین مرحله بازی فوقالعاده GTA Vice City هم بود، علاوه بر جذابیت، یک پایان قوی هم برای بازی رقم زد. مرحله با خیانت Lance Vance آغاز میشود. همان شخصیت سیاهپوست و سفید پوشی که در طول بازی به عنوان یک دوست و یک متحد برای تامی به حساب میرود. در طی صحبتهای بین این سه ( تامی، سانی و لنس ) لنس دلیل خیانت خود به تامی را “بیزینس” معرفی میکند.
تامی باید در این مرحله لنس، سانی و ارتشش را از بین ببرد. در نبردی سخت شما ابتدا نیروهای خانواده Forelli را میکشید و سپس به سرغ لنس میروید که در حال فرار است. در پایان نیز کار خود سانی و محافظانش را یکسره میکنید. با به اتمام رساندن این مرحله، شما ( شخصیت تامی ) و Ken Rosenberg پادشاهان بلامنازع شهر میشوید. در مرحله “Keep your friends close” شما چیزهای زیادی را میبینید.
خیانت یک دوست وفادار، پردهبرداری از یکسری حقایق، اکشن نسبتا طولانی مدت و هیجان انگیز و یک اندینگ به یاد ماندنی. در واقع در همین مرحله است که تامی متوجه میشود که ۱۵ سال را به خاطر خیانت Sonny Forelli پشت میلههای زندان گذرانده است.
۱- End of The Line – GTA San Andreas
آخرین مرحله GTA San Andreas را نیز نمیتوان در این لیست جای نداد. سی جی و برادرش Sweet مورد خیانت Big Smoke و Ryder قرار گرفتهاند. Ryder توسط سی جی به قتل رسیده و حالا نوبت به Big Smoke میرسد. داستان GTA San Andreas از هر حیث کم و کاستی ندارد و واقعا از نقاط قوت آن به شمار میرود. داستان GTA San Andreas مطالب آموزنده زیادی دارد و کسانی که آن را به طور کامل بفهمند به این مطالب پی خواهند برد.
لوکیشن اندینگ بازی همان لوکیشن آغاز بازی است. اولین خانه کارل در بازی و همان محلهای که CJ، Sweet و Ryder همسایه هم بودند. داستان بازی GTA San Andreas همان جایی پایان مییابد که آغاز شده بود.
یک مرحله طولانی و جذاب و نفسگیر و البته آخرین مرحله GTA San Andreas. سی جی و برادرش محل اختفای دوست قدیمیشان Big Smoke را پیدا کردهاند و پس از مبارزهای سخت با شورشیان لوس سانتوس، خود را به محل مورد نظر میرسانند. سی جی، بیگ اسموک را پیدا کرده و در نهایت او را میکشد و انتقامش را میگیرد. اما این پایان کار نیست و افسر Tenpenny که او هم یکی از اصلیترین شخصیتهای منفی بازی است سر میرسد و از سی جی طلب پول میکند.
در واقع از سی جی پولی را میخواهد که قبلا مال بیگ اسموک بوده است. سی جی مطابق انتظار، از خواسته Tenpenny پیروی نمیکند تا Tenpenny به سمت وی شروع به شلیک کردن کرده و فرار کند. پس از یک تعقیب و گریز مملو از شلیک و درگیری، Tenpenny از بالای پل به پایین، دقیقا رو به روی خانه اول سی جی در لوس سانتوس سقوط میکند و کشته میشود. End of The Line هم یک مرحله فوقالعاده و هم یک اندینگ بینظیر است. مرحلهای که محال است تجربه شود و از خاطرات پاک شود.